نماز ماهی

دسته : عاطفی
زیر رده : داستانک
گروه سنی : ٩ تا ۱٢ سال
نویسنده : نرگس ملازاده

وقتی ماهی نمازش را میخواند

نرگس ملازاده
مرکز شماره 3 ارومیه استان آذربايجان غربي

شرح داستان

نماز ماهي

 

وقتی که ماهی نماز می خواند آبی می شود.آن وقت بوی دریا را می دهد.وقتی نمازش تمام می شود،دعا

می کند که تنها نباشد و کسی پیش او باشد. او از پشت پنجره به ابرها نگاه می کند.ابر به سراغ ماهی

می آید و ماهی را سوار بربدن نرمش می کند .ابر آن را بالا می برد و با ماهی پرواز می کند .ماهی صدای دوستان قدیمی اش راکه در آسمان از دست داده می شنود.   ماهی دهانش را که باز کرد ،به دوستانش سلام می کند،  مزه ی توت فرنگی  دردهانش پر می شود.دلش می خواهد پیش دریا برود.ولی دریا راهم از دست داده است . با ابر که رفت بالا،تمام دوستانش را در دریاهای سبزديد و رفت بغل آن ها . ابر ماهی را پیاده مي كند  تا همیشه پیش دوستانش دریاهای سبز و ستارگان و خورشید بماند و همیشه مزه ی توت فرنگی دردهانش باشد...