گریه
دسته
:
عاطفی
زیر رده
:
داستانک
گونه
:
واقعی (رئال)
گروه سنی
:
۱٠ تا ۱٨ سال به بالا
نویسنده
:
صبا میروهابی- نوجوان - استان تهران
خنديد و گفت: «من و گريه.»
باز هم خنديد.
لجم گرفته بود.
شرح
داستان
اينطوري گريه نكن. لب و لوچهات را جمع كن.
گفتم:«حالا ميبينيم كه خودت هم، همينجوري گريه ميكني، آن وقت بهت ميگم.»
خنديد و گفت: «من و گريه.»
باز هم خنديد.
لجم گرفته بود.
چند وقت بعد مادربزرگ مرد!
بابابزرگ گريه كرد. آنوقت بود كه ديدم درست مثل خودم گريه ميكند.
مشخصات داستان