سلام

زیر رده : داستانک
گونه : واقعی (رئال)
گروه سنی : ۱۶ تا ۱٨ سال به بالا
نویسنده : فاطمه زارعی - عضو مرکز فرهنگی هنری آستارا یک - استان گیلان

نامه ای به امام رضا می نویسد و از احساس دلتنگی خود به هنگام زیارت ...

شرح داستان

سلام 

 

 سلام آبی قصههای من

 خبر داری چه غوغایی به با پاکردهای ؟ 

صدای مهربانیهایت تابه اینجا میآید!

آه ...رسم رابه هم زدم !

  میدانی .....آخر اینجا رسم است که همیشه بعداز سلام ، در نامه هایمان از حال همدیگر بپرسیم بعدکمی به هم از ماجراهایمان خبر دهیم و در نهایت بعداز کمی اظهار دلتنگی ، برای هم آرزوی خوشبختی کنیم و تمام! البته اگر کسی این روزها نامه نوشتن یادش مانده باشدمیدانی که ...ما خیلی مشغله داریم ... ما خیلی سرمان شلوغ است ..ما فراموشکارتر از همیشه شدهایم و در عوض، تو  هنوز هم دوستمان داری ....به نظر ناعادلانه میآید!

  چه دل بزرگی داری که از ما دلکیر نمیشود ودستهایمان را ول نمیکنی !

  هر چند همین دوست داشتنهایت است که باعث میشودبه تو دلگرم باشیم ... همیشه ته دلمان به تو و خدایت قرص باشد ...

  نمیدانم کجای این ماجرا توبا خدا عهد کردهای که همیشه ماجراهایمان را بشنوی و دردهایمان را بی آنکه خودمان بفهمیم با قلم موی سفید دوست داشتن هایت پاک کنی و طوری به روی زندگیهایمان لبخند بزنی که گاهی فراموش کنیم مسبب همه ی این خوشبختیها تو بودهای ! کاش حداقل تورا کمتر فراموش کنیم ...

آبی قصههای من ...

  کمی از آبی فیروزهای آسمان روزهای آفتابیت به من میدهی ؟آخر این روزها دارم خاکستر ی میشوم ! دارم خودم را لا به لای  همهی داشتنها ونداشتنها گم میکنیم دارم لابه لای دغدغههای همهی شانزده سالههای عالم زنگ میشوم!

و دلم از بین این رنگهاآبی فیروزهای آسمان تو را کم دارد کمی مهربانی به من قرض میدهی ؟...

  میبینی ؟ هر چقدر هم سعی کنیم با تو حرف بزنیم و چیزی نخواهیم نمیشود چقد بد عادتمان کردهای !...

 خوب نشد ! نه ؟میخواستم نامه ام را از تو پر کنم !

میخواستم نبض نامهام با صدای نقارههای تو هما هنگ شود .

  میخواستم دلتنگیها را فراموش کنم و فقط تو را با خودم مرور کنم !

  اما خب ...گاهی نمیشود که نمیشود که نمیشود 

نمیشود برای توچیزی نوشت واز دلتنگیها حرف نزد !

  از نیامدنها ...ندیدنها و حس نکردنها...

و چه خوب است که تو همیشه گوش میدهی !                                             

 

 فاطمه زارعي 

مرکز آستارايک

مشخصات داستان
سال انتشار : ۱٣٩٢