پلوتون سیاروی کوچکی است که از منظومه ی شمسی اخراج شدو. استینک سعی می کند همه را متقاعد کند که پلوتون راجزو منظومه شمسی به حساب آورند. معلم یک هفته به استینک و دوستان هم نظرش فرصت میدهد که رای کالس را باخود موافق کنند و آنها در نهایت موفق میشود.

بخشی از کتاب:

استینک دمدمی امتحان داشت. امتحان خیلی مهم علوم. امتحان از منظومه‌ی شمسی. باید تمام سیاره‌ها را یاد می‌گرفت… آن هم تا فردا!

استینک رفت تا خواهر بزرگش را پیدا کند. خیلی امیدوار نبود که جودی سر دماغ باشد. توی دلش آرزو کرد کاش جودی حالش را داشته باشد که به برادرش کمک کند تا درس سیاره‌ها را یاد بگیرد. کلاً نُه سیاره بود و استینک فقط یکیشان را می‌شناخت. همان که در قسمت ز دایرةالمعارف بود: زحل. حتی می‌شود گفت که استینک یک زحل‌شناس حرفه‌ای بود.