حقیقت

زیر رده : متن ادبی
گروه سنی : ۱٢ تا ۱۶ سال
نویسنده : الناز بیگ محمدی، ، عضو نوجوان مرکز فرهنگی ، هنری کانون پرورش فکری شماره ۴ ایلام

متن ادبی مذهبی می باشد.

شرح داستان

هوا را می بینی؟؟هم رنگ من و تو شده است!!همرنگ رویایمان!!

نمی خواهی قدم بزنی؟؟آسمان ما را می خواند!بیا راهی شویم،به سمت آرزو هایمان به سمت خدا!بیا قدم برداریم. ..

خورشید را ببوسیم،باران را بپوشیم و رسیدن به خداوند را رقم بزنیم!

نسیم ما را می خواند در گوشمان زمزمه می کند ،گوش کن،گوش می کنم،قطعه قطعه موسیقی مهربانی را گوش کنیم! !! لمس کنیم...

بیا خیره شویم "خیره به حقیقت با هم بودن به حقیقت لبخند !!!بیا ایمان بیاوریم به سرو های عاشق به اشک های شادی به ترانه دریا....

اعتراف کنیم تا همیشه به بودن زمزمه های ارواح!!بیا درک کنیم حقیقت نفس هایی که دیروز بودند و امروز نیستند، حقیقت یاد ها!!!

بیا تا در هوای ستاره ها قدم برداریم به چشمک هایی برسیم که ما را برای اعترافی می خوانند،اعتراف مرگ! !!...

شاید آخرین واژه احساسم باشد،می خواهم بنویسم از مهربانی اش از نگفته هایم. همه را می گویم برای او!!!...

به اذان قسم و به بانگ های بی امان مرگ،به رنج های یک پدر و درد های یک مادر!قسم به اشک های بی گناه ترانه ها،سوگند به موسیقی باد به بید های سرد و به سرو های خمیده ی چشمان ما !!!...

،زانو می زنم در دامان شقایق ها برای رسیدن لحظه دیدارت،به حقیقت انکار شده ها!!..به سرودن زخم های صبح به اوج سپیده های صلح.زانو می زنم به سمت قبله گاه عشق!!!...

دخیل می بندم به تمنا های سرخ نیاز،به صداقت برگ های پاییز،به گیسوان آشفته آفتاب و به نقاب ابر،دخیل می بندن برای لحظه هایی که هیچ گذشت !!!....

مشخصات داستان
سال تولید : ۱٣٩۵