یک روز خیلی خیلی عالی روزی است که ...
یک روز خیلی خیلی عالی روزی است که ...
یک روز خیلی خیلی عالی روزی است که ...
یک روز خیلی خیلی عالی روزی است که بروید مدرسه و اعلام کنند معلم کلاس شما امروز مریض شده و نتوانسته است بیاید مدرسه و هر کاری دوست دارید انجام دهید .
تا ظهر بازی و شادی توی مدرسه و بهر وقتی به خانه برسید بوی قورمه سبزی بیاید و روی یخچال نوشته باشند؛ پسرم ما رفتیم تهران برای انجام کاری و تا شب بر نمی گردیم برو بازی کن ولی خیلی از خانه دور نشو ( مامان و بابا ). بعد هم برای خودتان قرمه سبزی بریزید و بخورید و کلی چرت بزنید تا وقتی بیدار شدید کل یخچال و کابیت ها را خالی کنید جلوی تلویزیون و خوراکی هایی مثل کیک و کلوچه و آب پرتغال و شیر کاکائئو و بیسکویت و هلو و سیب و خامه و نوشابه و چیپس و بستنی .بریزید جلوی خودتان و تلویزیون را روشن کنید و تا غروب بلنبانید و کارتون ببینید .
غروب با دمپایی لا انگشتی و زیر شلواری و رکابی بری تو کوچه فوتبال ولی امان از اون وقتی که برسید خونه و یادتون بیاید کلید رو تو خونه جا گذاشتید .
مهديس اخلاقي 12 ساله از كرج