کودک و قهرمانان دینی
محور نشست : کودک زیر چتر ایمان
در هفته ملی کودک، کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان مجموعه سخنرانیهای با موضوعات مختلف درباره کودک ونوجوان برگزار کرد. این سخنرانی مربوط به روز دوم هفته ملی کودک است که با محورکودک زیر چتر ایمان برگزار شد.
مقدمه:
انسان عزیزترین، شریفترین و با استعدادترین موجود عالم است. خداوند متعال بارها و بارها در آیات قرآن این موضوع را بیان کرده که جهان برای انسان و در خدمت انسان است. زیرا ظرفیت والایی در نهاد انسان نهفته و کهکشانها، دریاها، صحراها، پرندگان، ... همه برای انسان است. انسان موجود شگفتی است. خداوند برای اینکه استعداد انسان پرورش پیدا کند پیامبران و کتابهای آسمانی را فرستاد تا اینکه نوبت به آخرین کتاب(قرآن) و آخرین پیامبر(حضرت محمد(ص)) رسید. خداوند می فرماید: "قرآن حاوی تمام محتوای کتابهای آسمانی قبلی نیز است، پیامبر اکرم(ص) هم تمامی اندوختهها و تجربیات گذشتگان را دارد."
پیامبر اکرم(ص) در روزهای آخر عمرش بیش از ده بار برای مسلمانان صحبت کرد و به آنان اذعان داشته؛ میراث 23 سال کار من دو چیز است: 1 ) کتاب آسمانی قرآن 2 ) 13 نفر معصوم (اهل بیت پیامبر، یک زن و 12 مرد) از شما میخواهم از این دو بهرهبرداری کنید، آنها را به فرزندان خود نیز معرفی کنید. هرگاه به قرآن و اهل بیت من مراجعه کنید(تمسک کنید)، به بیراهه نخواهید رفت.
شیوه قرآن در ارایه مفاهیم :
قرآن حاوی 6236 آیه و 114 سوره است. خداوند آیات آن را به هفت شکل نازل فرموده که هر کدام جاذبه خاص خود را دارد :
1 ) امرها
2 ) نهیها
3) تشویقها
4) هشدارها
5) قصهها
6) مثلها
7) گفت وگوها
بطوری که موارد 1 الی 4 به روش مستقیم و مابقی آنها به طور غیرمستقیم به انسانها آموزش می دهد.
امرها و نهیها :
خداوند پیرامون موضوعات مختلف، به مواردی انسانها را امر و نهی کرده بطوری که 1400 بار امر و 400 بار نهی در قرآن آمده است. زیرا خداوند هدایت و خوشبختی انسان را می خواهد و در سفارش به خوبیها تأکید بسیاری دارد.
تشویقها و هشدارها:
خداوند در راستای موضوعاتی، انسان ها را به انجام آن تشویق کرده و یا هشدارهایی به آنها داده است. تشویقها در قرآن نیز به مراتب از هشدارها بیشتر است.
قصه :
قصه جریانی است که وقتی برای مخاطب تعریف می شود او خودش را در دل قصه پیدا می کند، سپس به پندی که در آن نهفته پی می برد. 3000 آیه از آیات قرآن در قالب قصه بیان شده. تفاوت قصههای قرآنی با قصههای مرسوم در
جهان این است که قالب قصههای قرآنی تنها خاص کودک نیست بلکه به گونهای طراحی شده که برای تمامی سنین، قشرها، موقعیتهای اجتماعی متفاوت مناسب می باشد و از جاذبه لازم برخوردار است.
انواع قصه های قرآنی:
1 ) حدود 280 قصه از قصههای قرآنی دارای آغاز، پایان، عنوان و سرفصل است. به گونهای که تمام محتوای قصه در قرآن آمده است.
نمونه آثاری که در این حوزه به چاپ رسیده:
- داستانهای تفسیر المیزان، حسین فعال
- داستانهای تفسیر نمونه، سید حسین حسینی
- داستانهای انبیاء، دکتر موسوی گرمارودی
- قصههای قرآن به قلم روان، محمدی اشتهاردی
- داستانهای انبیاء، رسول محلاتی
2) قصههای ناپیدا(شأن نزول)؛ حدود 300 قصه در زمان پیامبر رخ داده، بطور همزمان با آن آیه و یا آیاتی نازل شده است. در واقع وقوع ماجرایی منجر به نزول آیه وآیاتی شده اما خود قصه در قرآن نیست.
نمونه آثاری که در این حوزه به چاپ رسیده:
- نشان نزول، علیرضا بذرافشان
- شأن نزول، جواد محقق
3 ) قصه افرادی که تحت تاثیر آیهای ازآیات قرآن قرار گرفتهاند. محتوای قصه در قرآن نیست بلکه سرنخ قصه زندگی این افراد در پرتو آیات قرآن حاصل شده است.
نمونه اثری که در این حوزه به چاپ رسیده:
- حکایتهای قرآن، محمد محمدی
مَثَل:
مَثَل؛ گزارهای تأثیرگذار، کوتاه، قابل انتقال و جذاب است که در حوزه نقاشی، انیمیشن و هنرهای تجسمی ظرفیت بسیاری دارد؛ بخشی از فرهنگ ملت ها نیز امثال آنهاست. 120 مثل در قرآن آورده شده که قابل پردازش و نوسازی است. مانند: عالمی که به علمش عمل نمی کند به الاغی می ماند که کتاب حمل می کند.
نمونه اثری که در این حوزه به چاپ رسیده :
- مثالهای زیبای قرآن، آیت ا... مکارم
گفت وگو:
گفت وگو یک واژه فارسی است و 17 واژه به زبان عربی (محاوره، مجادله، مباحثه، مذاکره، مناظره، مشاجره، ...) برای آن در نظر گرفته شده است که قرآن به تمامی آنها اشاراتی داشته و هر کدام مفهوم خاص خود را دارد. خداوند به 200 گفتوگو در قرآن اشاره کرده و پیامبر اکرم(ص) نیز تأکید بسیار بر آن داشته است بطوری که می فرمایند: هرگاه زن و شوهر با هم گفت وگو کنند، ثوابش از اعتکاف در مسجدالنبی بالاتر است.
اسامی 60 نفر در قرآن به عنوان شخصیتهای مثبت و منفی آورده شده. خداوند قهرمانان ما را در قرآن معرفی کرده، قهرمانانی که یاد و خاطر آنها جاویدان و انرژی بخش است. از آنجا که مسائل انسانی فرازمانی و فرازمینی هستند می توان از پشتکار، مقاومت، انسانیت، ... آنها الهام گرفت و بهرهبرداری کرد.
اهل بیت پیامبر همانند سرمایههای گرانبهایی هستند که برای انسانها به میراث گذاشته شده است. برخی از زوایای ائمه معصومین شامل: شخصیت علمی، شخصیت ادبی، دوران کودکی، فرهنگ کار، اجتماعی، سیاسی، ... است.
در زمینه نگاه به شخصیت علمی(علوم وحیانی و زمینی) ائمه و شاگردانشان بسیار کم به رشته تحریر درآمده. در کتاب " پویای تمدن اسلام و ایران، دکتر ولایتی" اشاره شده که مسلمانان بخصوص شیعیان به لحاظ سفارشات بسیار قرآن، پیامیر اکرم(ص) و امامان شیعه در زمینه دانشآموزی، در دو قرن اول تمام علومی که در جهان آن زمان بوده، فراگرفتهاند. بطوری که از قرن سوم تا نهم، هر کدام از مسلمانان استاد، منبع و مرجعی بودند. در طول این هفت قرن همه به دانشگاهها و کتابخانههای مسلمین مراجعه می کردند اما از قرن نهم به بعد افول کرده و مسلمانان ریزهخوار خوان دیگران شدند تا اینکه در روزگار ما انقلاب شد، بنیان گذار انقلاب و رهبر عزیز، پی درپی ما را به شاگردی توصیه می کنند که باید رنج این شاگردی را بکشیم. ازلحاظ شخصیت ادبی نیز همه امامان دارای مجموعه شعر هستند که بسیار کم به آن پرداخته شده است. با توجه به ظرفیت بالای آگاهی امامان و معصومین در دوران کودکی، توجهات لازم به این موضوع صورت نگرفته. پیرامون زاویه فرهنگ کار بویژه برای مخاطبین کودک و نوجوان بسیار کم عنوان شده است. در ارتباط با زاویه اجتماعی و سیاسی برای بزرگسالان کار شده است اما مطالب آن برای کودک قابل فهم نیست.
پرسش و پاسخ:
پرسش:
با توجه به اینکه در دنیای امروز دو دیدگاه وجود دارد: 1) امروز نیاز به قهرمان(دینی و غیردینی) داریم. 2) دوره قهرمانها به سر آمده و امروز دیگر دوره قهرمانها نیست. اگر امکان دارد در این خصوص توضیحاتی بفرمایید.
پاسخ:
به اعتقاد من مهمترین کار قهرمانان و الگوها، امید است. وقتی در جـــریان رشادتها و زندگی این قهـــرمانان قرار می گیریم، با توجه به انرژی بسیاری که بدست میآید، امید به زندگی بیشتر میشود. چرا که مسائل انسانی فرازمانی و فرازمینی هستند، میتوان از پشتکار، مقاومت، انسانیت، ... آنها الهام گرفت و بهرهبرداری کرد.
پرسش:
با توجه به اینکه نباید جهنم و مجازات را برای بچهها توصیف کرد، آیا در قصه گوییهای کودکانه میتوان به سرانجام ضد قهرمان بودن اشاره کرد؟
پاسخ:
بطور نمونه برای بیان زشتیهای جهنم، ماجرای اردوی کوهنوردی گروهی را مثال میزنیم. داستان از این قراراست؛ پس از کمی پیادهروی، بتدریج افرادی که چندان اهل ورزش نیستند از میان راه بازمیگردند و تنها تعداد کمی از آن گروه به بالای کوه میروند، افرادی که به مسیر خود ادامه ندادهاند از چشمانداز زیباییهای طبیعت محروم میشوند. در این مثال بدون اینکه کودک در جریان زشتیهای جهنم قرارگیرد بطور غیرمستقیم به واسطه محروم شدن از یک موضوع خوب و دلپسند (چشمانداز زیباییهای طبیعت از بالای کوه) به محروم شدن از شیرینی و حلاوت بهشت خواهند رسید. ضد قهرمانها را نیز به همین منوال می توان برای بچه ها توصیف کرد. زیرا با زبانی ساده و شیرین، با ژرفای بسیار میتوان از زشتیها و بدیها برای کودکان سخن گفت.