سفال شکسته

گروه سنی : ۱٢ تا ۱٨ سال به بالا
سال انتشار : ۱٣٩۴

" دارگوش " پسریتیمی است که حوادث روزگار او را به دست مردی مهربان ، اما معلول می سپارد . او با فقر و بی خانمانی بزرگ می شود، اما کنجکاوی ، تلاش بی پایان و روح شرافتمندش سبب می شوند تا آرزویی بزرگ را در سر بپروراند .
دارگوش می خواهد بزرگترین سفالگر شهر شود . اما این هنری است که فقط از پدر به پسر می رسد . پس او برای رسیدن به آرزویش باید راه دیگری را بیابد و پیش گیرد . راهی دشوار ، طولانی و پرخطر .
این اثر برنده ی جایزه نیوبری سال 2002 شده است.

شرح کتاب

«همین‌که دارگوش به پل نزدیک شد، آدم لک‌لکی داد زد: "هی، دارگوش! امروز خوب گرسنگی کشیده‌ای؟

توی دهکده، آنهایی که دستشان به دهنشان می‌رسید، وقتی به هم می‌رسیدند با جمله: "امروز خوب غذا خورده‌اید؟" از هم احوالپرسی می‌کردند. اما دارگوش و دوستش با وارونه کردن این جمله با هم شوخی می‌کردند.

دارگوش کیسه‌ی قلنبه‌ای را که به کمرش بسته بود، فشار داد. او می‌خواست خبرهای خوشی را که داشت، مخفی نگه‌دارد. اما از شدت هیجان نتوانست. دارگوش کیسه را بالا گرفت و گفت: "آدم لک‌لکی! خوب کردی در احوالپرسی پیش‌دستی کردی، چون همین امروز، اگر یک کم دیگر صبر کنی، جمله درست را به‌کار خواهیم برد!"

دارگوش با دیدن چشم‌های آدم لک‌لکی، که از تعجب گشاد شده بودند، خوشحال شد. او می‌دانست که آدم لک‌لکی فوری حدس می‌زند توی کیسه‌ی او چیست. آدم لک‌لکی می‌دانست که فقط یک چیز می‌تواند کیسه را این‌طور نرم و برآمده نشان بدهد. توی کیسه، از ته هویج یا استخوان‌های مرغ که قلنبه قلنبه بیرون می‌زدند، خبری نبود. کیسه پر از برنج بود .»

مشخصات کتاب
تیراژ : ٢٢٠٠ صفحه
قطع : وزیری
تعداد صفحات : ۱٧۶
نوبت چاپ : ششم
نوع جلد : نرم
شابک : ٩٧٨٩۶۴۴۱٧۶۱۱۱
ویراستار : فرزانه کریمی
دیویی : ٨۱٣
۵۴/
مدت زمان اثر :