قورباغه ی غمگین
در جنگلی زیبا و سرسبز برکه ی لجنی قرار داشت که قورباغه ای سبز با خالهای نارنجی زیبایی در آن زندگی میکرد....
نوشته ی مژده کمانی فرح آبادی عضو نوجوان مرکز شماره ۹ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان قم
در جنگلی زیبا و سرسبز برکه ی لجنی قرار داشت که قورباغه ای سبز با خالهای نارنجی زیبایی در آن زندگی میکرد. قورباغه در کنار برکه نشسته بود و هرچند لحظه یکبار قورقور آرام و لرزانی سر میداد. قورباغه همانطور که به حباب های روی آب برکه زل زد بود، خواست در آب بپرد تا کمی آرام بگیرد. اما قدرتی در بدن نداشت، انگار این حس و حال عجیب او را از پای در آورده گویی که انگار کوهی را کنده است. در همان لحظه پشه ی مزاحمی روی آب برکه نشست و بعد از لحظه ای نسبتا طولانی در هوا به ویزویز پرداخت. قورباغه که حوصله ی این پشه مردم آزار را نداشت زبان از دهان بیرون آورد و او را خورد. و بعد دوباره با صدای لرزانی به قورقور پرداخت.