فروغ صبح های روشن

دسته : عاطفی
شاعر : فایزه کیا
گروه سنی : سال
قالب شعر : سپید

فروغ امروز
فروغ صبح های روشن آمده
او آمده
و باز خواب ستاره قرمز را خواهد دید

شعر

فروغ صبح های روشن

ای فروغ صبح های روشن

ای فروغ امروز

باز دست بر دستان سرد فروغ گذشته در زیر خاک قبرستان ظهیروالدوله «خواهم داد»

و درخاک سرد قبرستان به دنبال تارهای گیسوانش خواهم گشت تا با خود مقایسه کنم

باز دختری از گور بر خواهد خاست و دستان خود را از ریشه بید گورستان جدا خواهد کرد و آواز «ایمان بیاورم به آغاز فصل سرد» را سرخواهد داد

باز دخترکی خسته و افسرده از شهر بیگانگان خواهد رفت

و خود را با اشعار «اسیر» آراسته خواهد کرد

و خود را در فلسفه ها جستجو خواهد کرد

و به روی قبر پرنده ها در گلدان ها اشک خواهد ریخت

و دست بر زخم «جذامی ها» خواهد کشید

و باز به پرواز پرندگان حسرت خواهد خورد

و به روی سفره نیازمندان خواهد نشست

و به مجلات و اخبارهای بی معنی خواهد خندید

و نگاه کوچکی به غروب خواهد انداخت و تا طلوع خورشید خواهد نوشت

باز سنت شکنی پا به جهان خواهد گذاشت

فروغ امروز

فروغ صبح های روشن آمده

او آمده

و باز خواب ستاره قرمز را خواهد دید

فایزه کیا، 15ساله

کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بهشهر