بُشری اِذِ السّلامةُ حَلَّت بِذی سَلَم

غزل ٣۱٢

دسته : شعر خوانی


بُشری اِذِ السّلامةُ حَلَّت بِذی سَلَم

للهِ حمدُ مُعتَرِفٍ غایةَ النِّعَم

شرح فیلم و صوت


بُشری اِذِ السّلامةُ حَلَّت بِذی سَلَم

للهِ حمدُ مُعتَرِفٍ غایةَ النِّعَم

آن خوش خبر کجاست که این فتح مژده داد

تا جان فشانمش چو زر و سیم در قدم

از بازگشت شاه در این طرفه منزل است

آهنگ خصم او به سراپردهٔ عدم

پیمان شکن هرآینه گردد شکسته حال

انَّ العُهودَ عِندَ مَلیکِ النُّهی ذِمَم

می‌جست از سحاب امل رحمتی ولی

جز دیده‌اش معاینه بیرون نداد نم

در نیل غم فتاد سپهرش به طنز گفت

الآنَ قَد نَدِمتَ و ما یَنفَعُ النَّدَم

ساقی چو یار مه رخ و از اهل راز بود

حافظ بخورد باده و شیخ و فقیه هم

مشخصات فیلم و صوت
شاعر : حافظ
قالب شعر : غزل
اجرا کننده : تنظیم پاییزه طاهری
اجرا علی رحمانی