چندان که گفتم غم با طبیبان
غزل ٣٨٣
دسته
:
شعر خوانی
چندان که گفتم غم با طبیبان
درمان نکردند مسکین غریبان
شرح
فیلم و صوت
چندان که گفتم غم با طبیبان
درمان نکردند مسکین غریبان
آن گل که هر دم در دست بادیست
گو شرم بادش از عندلیبان
یا رب امان ده تا بازبیند
چشم محبان روی حبیبان
درج محبت بر مهر خود نیست
یا رب مبادا کام رقیبان
ای منعم آخر بر خوان جودت
تا چند باشیم از بی نصیبان
حافظ نگشتی شیدای گیتی
گر میشنیدی پند ادیبان
مشخصات فیلم و صوت