غول در سپاه تورانیان
قسمت چهلم
در شاهنامه،فریدون از نژاد جمشید معرفی شده است.او شهرنواز و ارنواز(دختران جمشید)را به همسری بر می گزیند و صاحب سه پسر به نام های«سلم» ،«تور» و «ایرج» می شود.فریدون به مدت پانصد سال پادشاهی می کند. او در طول پادشاهی خود هرگز به مردم بدی نکرد و در آن زمان گویی بدی از جهان زدوده شده بود و همه به آیین ایزدی روی آورده بودند.او جهان را بین پسرانش تقسیم کرد.ایران را به ایرج داد ولی سلم و تور به ایرج حسادت کرده و او را می کشند.سپس ایران به منوچهر،نوه جمشید،داده می شود.
در این داستان می شنویم:
دو امپراطور از چادر بیرون آمدند و چشمشان به مردی افتاد که یک برابر و نیمِ هیکل طورک بود،ریش بلند داشت و پوستی از پلنگ به تن .درختی را مثل گرزی بر روی شانه اش انداخته بودو نه به کسی اعتنایی می کرد و نه آسیبی می رساند...