نمی توان کلاغ ماند
این کتاب شامل مجموع اشعار است.
شرح
کتاب
کلاغ قارقار کرد
نشست بر درخت پیر
و غصه خورد و فکر کرد
به زاغ و قالب پنیر
***
همیشه دزد گفته اند
به این سیاه دلفریب
همیشه فحش داده اند
به این پرنده ی نجیب
***
اگر چه هست خوش صدا
اگر چه هست خوش خبر
همیشه سنگ می زنند
به این سیاه در به در
***
توجهی نمی کنند
به این پرنده ی شگرف
به قار قار او که هست
به رنگ روزهای برف
***
کلاغها چه غصه دار
کلاغها چه خسته اند
به روی پشت بام ها
چه خشمگین نشسته اند :
***
-هزار سال پر زدیم
ولی کجاست خانه مان ؟
در انتهای قصه ها
کجاست آشیانه مان ؟
***
نمی شود چنین حقیر
میان شهر و باغ ماند
به هیچ وجه بیش از این
نمی توان کلاغ ماند
***
میان شهر و روستا
خراب می شویم ما
همه به کوه می رویم
عقاب می شویم ما ...
مشخصات کتاب
تصویرگر
:
مجید ذاکری یونسی
زبان
:
فارسی
نوع چاپ
:
رنگی
تعداد صفحات
:
٣۶
نوبت چاپ
:
اول
نوع جلد
:
نرم
شابک
:
٩٧٨-٩۶۴-٣٩۱-۴۵٢-٣
شاعر
:
سیداحمد میرزاده
مدت زمان اثر
: