جنگ که تمام شد بیدارم کن

دسته : ادبیات

حامی، پس از حمله­‌ی ارتش صدام به خوزستان، خانه و خانواده‌­اش را در آبادان از دست می‌­دهد و به همراه مادربزرگش، بی­‌بی، به قم مهاجرت می­‌کند اما هویت تازه‌­ای که هم سن و سال­‌هایش با عنوان جنگ زده به او می­‌دهند، غمی تازه بر دلش می‌­نشاند. حامی با تقویت هنر خود، خط و نقاشی، و به کمک معلمی دلسوز، می­‌کوشد تا نان­‌آور خانه­‌ی دو نفره­‌شان شود اما با موانع زیادی در شهری غریب، روبه‌رو می‌شود.
حوری، دختر همسایه، وضعیتی مشابه دارد. نامادری و پدر متعصبش او را از درس و مدرسه بازداشته و مجبورش کرده­‌اند که تمامی وقتش را مثل یک زندانی در اتاقکی نمور که مشرف به خانه‌­ی حامی است قالی ببافد. او حق بیرون آمدن از خانه را ندارد. حامی از دریچه­‌ی کوچکی که میان خانه­‌ی او و حوری است، به خلوت و تنهایی او راه پیدا می‌­کند. این دو تنها، به واسطه­‌ی این دریچه­‌ی کوچک، از تنهایی درمی­‌آیند. حامی به حوری که از تحصیل بازداشته شده کتاب و دفتر می‌رساند و سوادش را ارتقاء می‌دهد. این دو از این دریچه­‌ی کوچک ـ که هیچ ابوالبشری از وجود آن آگاه نیست ـ جهانی تازه را به روی هم باز می­‌کنند؛ جهانی پر از عشق، ادبیات، زیبایی و شگفتی تا این­‌که....

شرح کتاب

در کتاب می خوانیم:

کی می گوید بنویس، یکی می گوید ننویس. یکی می گوید بنویس لعنت، یکی
دیگر می آید می گوید پاک کن. من که حاضر نیستم چیزی را که برای
حاج جواد نوشتم پاک کن. اگر این کار را بکنم پولش را پس می گیرد. ولی
این گوریل اگر یک جای دیگر بخواهد چیزی بنویسد، مجبورم برایش بنویسم.

مشخصات کتاب