یک چیز سیاه
در صبحي دل انگيز که خورشيد نور خود را لابه لاي درختان مي پاشيد و جنگل زيباتر از هميشه به نظر مي رسيد، درست وسط جنگل چيز سياهي به چشم مي خورد. پلنگي که از آنجا مي گذشت فکر کرد «چيز سياه» يکي از خال هاي اوست که افتاده، کلاغ فکر کرد تکه اي از شهاب سنگ است و سريع رفت تا به ديگران خبر بدهد، جغد فکر کرد تخم يک اژدهاست و ...
به نظر شما «چيز سياه» چه مي تواند باشد؟
وسط جنگل رنگارنگ، چیز سیاهی خودنمایی میکند؛ یک چیز سیاهِ شاید معمولی و شاید هم اسرارآمیز. پلنگ فکر میکند شاید یکی از خالهایش موقع شکار افتاده است. کلاغ که بدجور ترسیده است، فکر میکند شاید شهابسنگی جنگل شان را تهدید میکند. گوزن هم نگران چیز سیاهی است که وسط جنگل افتاده است. شما چه فکر می کنید؟ اول باید به جنگل بیایید و نگاهی به آن چیز سیاه بیندازید. شاید بگویید: «اینکه فقط یک تکه شکلات است!» شاید با جغد بیشتر موافق باشید که یک تخم اژدها آنجا افتاده است. آیا جنگل در معرض خطر است؟
دالوند درباره کتابش می گوید:« چند سال پیش در جایی از دفترچه ام جمله ” یک چیز سیاه” را یادداشت کرده بودم. ایده اصلی این جمله این بود که، یک چیز سیاه چه می تواند باشد؟ بعدها که دفترچه ام را مرور می کردم این جمله برایم جذابیت پیدا کرد و این بار روی آن کار کردم تا کتاب ” یک چیز سیاه” (Etwas Schwarzes) خلق شد.»
«شاید دیگر نشود برای کتاب های تصویری(picture book) گروه سنی مشخص کرد، چون حتی بزرگسالان هم می توانند از کتاب های تصویری لذت ببرند. من به شخصه مخاطب بزرگسال را در نظر می گیرم و سعی می کنم کتاب هایم برای همه گروه های سنی جذاب باشد. حتی در رده بندی سنی کتاب، ۵ سال به بالا در واقع بدون محدودیت سنی ذکر شده است و فکر می کنم جنبه فلسفی داستان و اینکه خواننده در این کتاب باید ” چیز سیاه” خودش را بگوید و در مورد آن فکر کند باعث جذابیت و تمایز این کتاب خواهد شد. تلفیق مدادرنگی و رنگ روغن تکنیک اجرایی ام در این کتاب بوده است.»
۶٣/