جنگلی که نجاتم داد

نویسنده : کیمبرلی‌بروبیکر برادلی
سال انتشار : ۱٣٩۶

دختر یازده ساله‌ای است که با نقص در پا متولد می شودمادر آدا از دخترش متنفر است و رفتارهای نابهنجار دارد. او دور از چشم مادرش کم کمروی پای خود می‌ایستد و به اتفاق برادرکوچکتراز لندن فرار می کند.

آدا و برادر به دور از جنگ، تحت سرپرستی خانم افسرده ای در می‌آیند و مراحلی را می‌گذراند که بهتدریج به بهبود وضعیت روحی هر دو طرف می‌انجامد.

شرح کتاب

داستان در سال ۱۹۳۹ سال آغاز جنگ جهانی دوم  رخ می دهد، دوره ای كه معلولیت جسمی معادل معلولیت ذهنی شمرده می شد.

آدا به همراه برادر و مادرش در لندن زندگی می کند. یکی از پاهای آدا مشکل دارد و نمی تواند راه برود. مادر که خرج زندگی بر دوشش است با آدا بسیار نامهربان است. او آدا را در خانه زندانی کرده است و به او اجازه نمی دهد بیرون برود. یک بار که ادا خود را از پله های خانه به پایین می رساند مادر آن قدر او را کتک می زند که از شانه اش خون می آید: «هیچی نیستی! فقط مایه خجالتی. هیولایی با اون پات. فکر کردی خوشم میاد عالم و آدم تو را ببینن»

 دنیای آدا به خانه کوچکشان و فضایی که می تواند از پنجره ی اتاقش ببیند محدود است و از بسیاری چیزها مانند درخت یا چمن هیچ تصور و شناختی ندارد. تنها دلخوشی او برادر کوچکش است اما وقتی برادرش آن قدر بزرگ می شود که به مدرسه برود آدا می فهمد که باید کاری برای خودش بکند و پنهان از چشم مادر راه رفتن را یاد می گیرد. جنگ جهانی دوم شروع می شود و کودکان به مناطق روستایی فرستاده می شوند تا از بمباران در امان باشند. آدا امیدوار است که مادر او را همراه برادرش جیمی به منطقه ای امن بفرستد. اما مادر با بی رحمی می گوید که هیچ خانواده خوبی او را نخواهد پذیرفت.

آدا با برادرش فرار می کند و به همراه کودکان دیگر سوار قطار می شود. در روستا هیچ خانواده ای آن دو را به خاطر ظاهر کثیف و نحیفشان نمی پذیرند و مامور دولت ناچار آن ها را به خانم اسمیت می سپارد.

.می‌کند

مشخصات کتاب
زبان : فارسی
مترجم : مرضیه ورشوساز
تیراژ : ۱٠٠٠ صفحه
قطع : رقعی
تعداد صفحات : ٢۵٨
نوبت چاپ : دهم
نوع جلد : نرم
شابک : شابک ۱٠ رقمی: ۶٠٠٨۱۱۱۶٨٠
ویراستار : شهرام بزرگی، بهناز رجبیزبان
دیویی : ٨٢٣
٩۱۴ /