خون آشام ٣ (شبح مرگ)
نریمان، نامزد ریتا، به همراه دوستش، دكتری كه سالهاست از وجود خونآشامها باخبر است، نویسنده را متقاعد میكنند كه خونآشامها حالا دیگر، با چاپ رمان جنگل ابر، دست از سر او برنخواهند داشت. آنگاه هر سه به كمك چند نفر از دوستان دكتر راهی خانه مخوف خونآشامها میشوند كه حالا به جایی بیرون از تهران نقل مكان كردهاند. آنها قانع شدهاند كه حمله بهتر از فرار است. آیا به هدفشان میرسند؟
مشخصات کتاب