جایگاه علوم تربیتی- قاسم زادگان

مجله روشنان -دفتر چهارم صفحه ٧ تا ٣۱

دسته : ادبیات
نویسنده : عبدالعظیم کریمی
گروه سنی : ۱۵ تا ۱٨ سال به بالا

ﺳﺮﻣﺸﻖ ﮔﻴﺮﻯ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺯ ﺯﺍﻳﺶ ﻃﺒﻴﻌﺖ ﻭ ﭼﮕﻮﻧﮕﻰ ﺗﺤﻮﻻﺕ ﺯﻳﺴﺘﻰ ﺩﺭ ﭘﻬﻨﺔ ﻗﻮﺍﻧﻴﻦ ﻭ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﻰ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻧﮕﺎﻩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﺮگ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﻓﺮﺍﺗﺮ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺫﻫﻦ ﺷﺮﻃﻰ ﺷﺪﻩﺍ ﺵ ﺛﺒﺖ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺩﺭﻙ ﻛﻨﺪ.

شرح مقاله

ﺑﺪﻭﻥ ﺣﻀﻮﺭ ﻣﺮگ، ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺣﺲ نمی‌شود ﻭ ﺩﺭ ﭼﺮﺧﺔ ﺣﻴﺎﺕ ﺁﺩﻣﻲ ﺑﺪﻭﻥ ﺩﺭﻙ ﻣﻴﺮﺍﻳﻰ، نمی‌توان ﺁﺭﺯﻭﻯ ﺟﺎﻭﺩﺍﻧﮕﻰ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺳﺮ ﭘﺮﻭﺭﺍﻧﺪ. ﺩﺭ ﺣﻘﻴﻘﺖ، ﺳﺮﭼﺸﻤﺔ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﻭ ﺣﺲ ﻧﺎﻣﻴﺮﺍﻳﻰ ﺍﺯ ﻣﺮگ ﭘﺬﻳﺮﻯ ﻭ ﺣﻴﺎﺕ ﻭﺭﺯﻯ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺁﻏﺎﺯ می‌شود. ﺍﺯ ﻫﻤﻴﻦ ﺭﻭﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ انسان‌های ﺍﻭﻟﻴﻪ ﻭ ﻗﺒﺎﻳﻞ ﺑﺪﻭﻯ ﻛﻪ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ نزدیک‌تری ﻣﺮگ ﻣﻴﻼﺩ «ﻭ» ﺑﺎ ﻃﺒﻴﻌﺖ ﻭ جلوه‌های ﺁﻥ داشته‌اند، افسانه‌ها ﻭ حکایت‌هایی ﺩﺭﺑﺎﺭﺓ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ نشان‌دهندۀ هم‌زیستی جدایی‌ناپذیر ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﻣﻔﻬﻮﻡ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﺑﺎﻭﺭ ﻣﺮگ «به‌گونه‌ای ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﺮ ﺩﻭ ﻭﺍﻗﻌﻪ ﻳﻌﻨﻰ» ﻣﻴﻼﺩ «ﻭ» آن‌ها ﻫﻤﺰﻳﺴﺘﻰ ﺁﻏﺎﺯ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﻭ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺟﺸﻦ ﻭ ﺳﺮﻭﺭ ﻫﻤﺮﺍﻩ می‌کردند. ﻣﺮگ ﻣﻨﺸﺄ ﺣﻴﺎﺕ ﻭ توسعه‌دهندۀ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺍﺳﺖ. به‌عبارت‌دیگر، ﺗﺮﻛﻴﺐ ﺟﺎﺩﻭﻳﻰ ﻭ ﺩﺭﺁﻣﻴﺰﻯ تفکیک‌ناپذیر «ﻣﻴﻼﺩ» ﻭ «ﻣﺮگ» ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻣﻌﻨﺎﺩﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ توانسته‌اند ﻫﻤﺰﻳﺴﺘﻰ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻃﺒﻴﻌﺖ ـ ﻧﻪ به‌منزلۀ ﻳﻚ ﺍﺑﺰﺍﺭ ﻭ ﻣﻨﺒﻊ ﻣﺎﺩﻯ ﺑﻠﻜﻪ به‌منزلۀ ﺯﺍﺩﮔﺎﻩ ﻭ ﮔﻬﻮﺍﺭﺓ ﺯﻳﺴﺖ ﺧﻮﻳﺶ ـ ﺣﻔﻆ ﻛﻨﻨﺪ. ﻣﺮگ وزندگی ﺩﺭ ﻧﺰﺩ انسان‌های ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺍﺯ ﺳﻮﻯ ﺩﻳﮕﺮ ﺁﻣﻴﺰﺵ ﺩﺭ ﻃﺒﻴﻌﺖ ﺿﺮﺑﺎﻫﻨﮓ ﺧﻠﻘﺖ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺍﺯ ﺩﻝ ﻣﺮگ ﻭ «ﻫﺴﺘﻰ» ﺍﺯ ﻣﺘﻦ «ﻧﻴﺴﺘﻰ» ﻧﻤﺎﻳﺎﻥ می‌شده ﺍﺳﺖ...

مشخصات مقاله
سال انتشار : ۱٣٨۵