تفکر واگرا و اخلاق و نقش آن در فعالیت های ادبی

تفکر واگرا و اخلاق و نقش آن در فعالیت های ادبی

دسته : ادبیات
نویسنده : خانم آفرین پنهانی
گروه سنی : ۱٨ سال به بالا سال

بی شک پرورش خلاقیت نقشی اساسی وسازنده درروندروبه رشدکودکان و نوجوانان دارد

شرح مقاله

تفکر واگرا وخلاق ونقش آن در فعالیت های ادبی (پیش کارگاه وکارگاه داستان)


                                                      

آغازکلام:

خلاقيت ؛به معناي خلق و آفرينش انديشه ها ، متفاوت نگريستن به امور و ابداع ، تشخيص و بيان مساله و ارائه راه حل هاي جديد براي آن.

بی شک پرورش خلاقیت نقشی اساسی وسازنده درروندروبه رشدکودکان و نوجوانان داردبه ویژه زمانی که والدین ومربیان درصددجهت دهی وسامان بخشی به آن باشند و درراه پرورش آن بسترهای مناسب را فراهم آورند.پرورش خلاقیت می تواندمهم ترین نقش اصلی رادر زندگی هر انسانی داشته باشد چراکه بدون تردید عامل همه ی پیشرفت های بشری بوده وامکان بروزآن زمانی است که مهارت ها وانگیزه ی خلاقیت درکودکی پرورش یابد،که تأثیرآن به مراتب بیشتر ودرسلامت روح وروان افراد و درگستره ی وسیع تری در تعمیم آن به جامعه موثرحواهدشد.مهم ترین عامل در بروز خلاقیت که نقش سازنده ای رادر فعالیت های کانون به طوراعم وفعالیت ادبی به طوراخص دارد، ایجاد انگیزه برای اعضا درانجام امورخلاقه است.استعداد،ویژگی های رفتاری وشخصیتی ، مهارت وقدرت درک ودریافت کودکان ونوجوانان وایجادنمودن علاقه برای بروزآن چه که دردرون آن ها هنوز مجال فعلیت نیافته؛می تواندسرفصل برنامه ریزی باشدکه یک مربی درروند فعالیت خود دارا ست اگرچه خودمربی ،خلاقیت وابتکارعمل وی دراین امر نقش کلیدی را ایفاءمی کندو نباید ازآن غافل ماند.مربی زمانی می تواندکودکان و نوجوانان را به خلاقیت واداردکه خودچشمه ای جوشان دردرون از رفتارها وعملکرد خلاقانه داشته وآن ها را با شور، هیجان ،میل ورغبت به مخاطبین خودانتقال دهد. وی بایدبرآن چه انجام می دهد واقف وسرشارازشور،نشاط،هیجان وایده های نوواطلاعات تازه وبدیع باشد.بنابراین محوری ترین فرددرپویایی وبروزخلاقیت وتفکرخلاق، درفعالیت های ادبی –که مدنظراین نگارش است-مربی یا رابط ادبی است.برای چگونگی پرداخت به این بحث ،طرح ها وایده هایی که درفعالیت ادبی چه درکلاس های ادبی-حضوری وچه کارگاه های شعروداستان می تواندراهگشاباشد،دراین مجال اندک نمی توان اکتفا نمود-امیدوارم درفرصت مناسب تری بتوانم به آن بپردازم-امامواردی که ممکن است به عنوان طرح یا ایده های معین در فعالیت های ادبی درمرحله ی "پیش کارگاه و کارگاه داستان" واقع گردد واهنمام مربی یا رابط ادبی به آن ها می تواند نقش سازنده ای رادر این امر داشته باشد،به اختصاربیان می گردد. 

انواع تفكر:

        قبل از اين كه به بيان راهكار هاي خلاقيت و روش هاي تقويت کارگاه های داستان بپردازيم ابتدا انواع تفكر راجهت بررسی وتأثیرآن درکارگاه داستان برشمرده وسپس به ارائه ی ایده هایی جهت تقویت وچگونگی به کارگرفتن وروندآن در رشد فعالیت های ادبی متناسب باگروه های سنی،بیان می گردد:

 تفکر خلاق مهارتی است که شخص از تلفیق مهارت های حل مسائل و تصمیم گیری از افکار یا روابط نو برخوردار می شود و قدرت کشف و انتخاب راه حل های جدید را پیدا می کند .تفكر را مي توان به دو دسته همگرا و واگرا (آن چه در فعالیت موردبحث ما منظور می شود)تقسيم نمود . افراد با تفکر واگرا سعي مي کنند پديده ها و امور و افکار را آن چنان که هستند به راحتي نپذيرند، بلکه نگاه متفاوت تري داشته باشند و از قالب هاي فکري همسان دور شوند، به عبارتي پديده ها را با چشم  و منظر ديگري نگاه کنند. اما در تفکر همگرا، فکرهاي جديد و نو کمتر در آن راه پيدا مي کند، امور و پديده ها را آن چنان که هستند مي بينند و مي پذيرند. در تفكر واگرا خلاقيت مطرح است و تفكر همگرا به معناي ارائه راه حلهاي قديمي در برابر يك مساله است تفكر همگرا همان تفكر منطقي است. درآن امكان اشتباه نيست اما در تفكر واگرا و خلاق به فرد فرصت اشتباه داده مي شود. فردي كه داراي تفكر خلاق است سعي مي كند عناصر و اجزاي نامربوط را به هم متصل كند.                        

       در سيستم آموزشي درسی اين دو نوع تفكر را مي توان به صورت موازي و از طريق فعاليت هاي مختلف پرورش دادو لزوماً يكي بر ديگري مقدم نيست. درآموزش های درسی معلم مي تواند در يك درس، تفكر همگرا و منطقي را مطرح كند و در دروس ديگر از تفكر واگرا استفاده نمايد و به دنبال تقدم و تاخر نباشداما درفعالیت های ادبی کانون کاملن ما باعکس آن روبروهستیم. چراکه هدف،آموزش صرف بابیان وشیوه ی مستقیم نیست وقرارنیست برای آن خط و مرزتعیین یابه آن هانمره داده شودبلکه جهت تقویت خلاقیت ،بروز آن وبه فعلیت درآوردن استعدادهای ادبی نهفته دردرون کودکان ونوجوانان برنامه ریزی وجهت دهی می شودکه درآغاز به شیوه ی غیرمستقیم وصرفن جهت تقویت خلاقیت ونوشتن خلاق برنامه ریزی می شود.تازمانی که عضو به مرحله ی نوشتن خلاق می رسد آن چه که می تواند درجهت دهی ورشد وپرورش آن سهم بسزایی داشته باشد استفاده درست با برنامه ریزی وهدفمند از تفکرواگرا یا تفکر خلاق است.درکلاس های ادبی_حضوری از طریق ابزارهای تقویت خلاقیت ونوشتن خلاق مانند: تقویت حواس(با شیوه هایی چون: بازی،نقاشی، بازی باکلمات،ارائه ی طرح های ادبی و...) ، گسترش دایره واژگانی،آشنایی باکلمه وجمله،آشنایی باعناصرتشکیل دهنده درنوشتن وخیال انگیزی به طورغیرمستقیم وبا عباراتی آشنابا دایره واژگانی اعضا ،مشاهده نویسی و خاطره نویسی وازهمه مهم ترخوب دیدن، خوب شنیدن،خوب لمس کردن، وتقویت نگاه زیباشناختی به محیط پیرامون است. مربی در این فعالیت تا رشد و سن ادبی اعضا طی یک فرآینددریک پروسه ی زمان بندی شده آن ها رابه مرزنوشتن خلاق رسانده وبستررابرای بروزاستعدادهای ادبی ونمودعینی خلاقیت آن هافراهم آورده وبن مایه ومحصول تلاش خودرادرطی یک مقطع بروزآن، خواهددیدواعضابه درجه ای از توانایی های ادبی خودآگاه وعلاقه مندی وتوان خود رامی سنجند.

همان طورکه می دانیم دنیای کودکان بسیط تروکاربردی ترازهردنیایی ست که باید کشف شود.پیدایی خودباوری درآن ها وکشف خودبیانی های کودک ونوجوان ،رفتار یابی،همزادوهمگون پنداری، استعدادیابی، بهره گیری اززبان گفتارونوشتار نویسندگان، طنززایی براساس خلقیات کودکان و نوجوانان، وانتقال آن توسط مربی؛آنالیزم کردن آموزه هایی است که به فراخور روحیات آن ها طراحی و به مرحله ی اجرا درمی آید. دست یابی به شگردهای عملی وکاربردی وبه ثمرنشستن آن ها کارساده ای نیست به همان میزان که می تواند مثبت وتأثیرگذارمثبت باشداگرمربی بدون آگاهی واشراف بر کار ضعیف عمل نمایدودرمقطعی نتواندپاسخگوی بخشی از نیازهای آموزشی وروحی وروانی کودک یا نوجوان شود،نخ های نامرئی ارتباطی بین او وعضوبه راحتی ازهم گسیخته ودرمرحله ای ازرشدممکن است ثابت بماند.بنابراین توصیه آغازین این است که مربیان سطح بندی شوند.مربی بایدتفاوت بین چگونگی حضوردرکلاس ادبی وکارگاه را بی آن که عضوآن رابرای خود ناممکن احساس کندیادغدغه ی ذهنی در او ایجادشود، بداند ودر چگونگی انتقال مفاهیم درست وکارساز اشراف کامل داشته باشد. بعدازمرحله ی ادبی حضوری که اعضا خلاقیت نوشتاری آن هابروزکرده وازخودنشان می دهند مرحله ی پیش کارگاه یاگذار رامی توان حساس ترین مرحله برای اعضا ومربی دانست. دراین مرحله است که هرجلسه مربی در واداشتن آن درآفرینش وخلق اثرمی تواند کارساز بوده وباشیوه ها ومتدهای خاص خودآن ها را وادار به جوردیگردیدن وبیان احساسات وعواطف خودباچاشنی خیال وخیال پردازی به خلاقیت واداردوبدون آن که عضو احساس کندبه مرحله ی کارگاه برساند.دراین مرحله وبرای ورود و قرارگرفتن در کارگاه داستان،از شیوه ی "یک گام به پس دوگام به پیش"می توان استفاده نمود. (یعنی باتکیه برروش غیر مستقیم به آموزه های مستقیم دست یافت)بنابراین اصل، برای حصول نتیجه ودست یابی به آن با تکیه بر دو اصل در نظر گرفته توسط مربی، یعنی : استفاده ازحداقل زمان برای حداکثر استفاده ،و داشتن برنامه ریزی صحیح برای حضور درکارگاه؛ می توان طرح ها وایده های زیر راپیشنهاد داد.ناگفته نماند طرح های زیر پیشنهادی بوده وباتوجه به توان مربی،خلاقیت وسطح شناخت ،تسلط برسطح بندی کارگاه ،جنسیت اعضا وسطح ادبی خود،می تواند به خلق طرح وارائه ی آن ها در فعالیت کارگاهی پرداخته وبا ابتکار عمل به فعالیت بپردازد. طرح یا راهکارهای زیر پیشنهادی بوده اگرچه کافی نیستندامابه عنوان نمونه می تواننددرپیشبرد بحث موثر واقع شوند:

طرح های پیشنهادی برای پیش کارگاه (مرحله ی گذار)جهت آمادگی ، ورود وفعالیت درکارگاه داستان:

یک اصل اساسی ،کاربردی وموردنیاز ،که همیشه مربی  از آن به عنوان ابزار طرح برای پیشبرد و تقویت فعالیت ادبی از آغاز تا پایان استفاده کرده وباید جزء سرفصل های کاری خودقراردهد-متناسب با روندوسطح فعالیت- سیرمطالعاتی اعضاست.چه درفعالیت ادبی حضوری،چه کارگاه ها،و اختصاص دادن  زمان کافی برای خوانش،بحث به اشکال مختلف،درموردآن است.اگرچه در مرحله ی کارگاه  به نقدونظر می رسدودرهرطرحی جهت تقویت ویادگیری اجزا وعناصر داستان –که به صورت پلکانی وگام به گام صورت می گیرد-روی یک عنصرتأکیدداشته،اماآن چه در یک فرآیندکلی وطی یک پروسه ی زمانی مربی به برآیندحاصل ازآن می رسد،سطح آگاهی،اعتمادبه نفس اعضا، بارش اطلاعاتی واز همه مهم تر پشتوانه ی محکمی برای سطح کیفی کلاس و روند روبه رشد اعضاست. مربی بایدسعی کند درهر جلسه قبل از هرچیزنگاه اعضا را متمرکز به کتاب جلسه ی آینده کندتا آن ها وقت کافی داشته باشندکه بادقت آن را مطالعه وبرای جلسه ی بعدباآمادگی بیشتری به لحاظ برداشت وتحلیل شخصی در مورد کتاب درکلاس حاضرشوند.این شیوه می تواند نگرش های تازه ای نسبت به کتاب ، تحلیل های متفاوت وبحث برانگیز ودرعین حال باانبوهی از واژه های تازه و نگاه نو،را دراعضا به وجودآوردضمن این که مارابه هدف اصلی پرورش ورشدفکری آن ها نزدیک ترمی کند.

یکی دیگراز شیوه هایی که می توانددرتقویت قدرت نوشتاری،تسریع در خوانش،بالا بردن سطح کیفی فعالیت وازهمه مهم ترقدرت تفکر و اندیشیدن رادراعضا بالاببرد،متون خوانی است. درهرجلسه مربی می تواندزمانی را برای پرداختن به متون کهن (با سطح بندی موضوعی وفرآیند معنایی)درنظر بگیرد.داستان خوانی از طریق متون نظم ونثراین امکان رابرای اعضافراهم می کندکه درگستره ی وسیع تری از شیوه های بیانی،زبانی، تصویرسازی های متفاوت،فضاهای مختلف،چگونگی نوع روایت های مختلف، سیررشد ادبی طی ادوارمختلف،وازهمه مهم تر اندیشه های خوب وباارزشی آشناسازد.آن ها با گنجینه ی زیادی از مواردفوق ،لغات وکاربردهای آن ها آشنایی می یابند واین می تواند درتسریع رشدفکری وبروزخلاقیت های ادبی راهگشا باشد.بازخوانی متون کهن وتأکیدو استمرار برسیرمطالعاتی از متون امروزایران وجهان با برنامه ریزی اصولی وصحیح ودر عین حال هدایت شده وهدفمند، با شیوه هایی که هر مربی باتوجه به توش وتوان خودو خلاقیت منحصری که درخودسراغ دارد،می تواند کارسازبوده ودرنهایت خروجی فعالیت وحاصل تلاش خودرادر اعضایی مشاهده کندکه ضمن رسیدن به نوشتن،افرادی تحلیل گر،نقاد،بااعتمادبه نفس بالا ودرعین حال موفق وخلاقه،باانبوهی از اطلاعات ارزشمندکه برای ورودبه عرصه های دیگردرجامعه آمادگی کامل رادارند؛روبرو سازد.

در نهایت دراین مقال سعی برآن است که هرطرحی به عنوان پیشنهادی برای استفاده درکارگاه داستان ارائه ،همراه بامثال یاشرح اجرا بیان گردد.ناگفته نماندهرمربی می تواند بیشترو بیشترازآن چه که این جابیان شده،طرح نوخلق کندودیدگاه های جدیدی برای نوشتن دراعضابیافریند.آن چه که مهم است این که نقش اصلی رامربیان ورابطان ادبی به عهده داشته وبا ویژگی وتجربیات مختلف خود درعرصه ی ادبی وفرهنگی بیش از هرکس دیگری،نقش آفرینی می کنندودررسیدن به هدف و پرورش نگاه زیباشناسانه ورشدو پرورش ادبی اعضااز هرکس دیگری به اعضا نزدیک ترند،روحیات آن ها رامی شناسند، متناسب با نیاز ،درک ودریافت وظرفیت پذیرش آن ها می توانندبرنامه ریزی کنندولذت رسیدن وماحصل تلاش خودرا در رشدآن ها بچشندواحساس کنند.

پس با هم مرورمی کنیم:

-        استفاده درست از بارش مغزی(خوب یابد)بی آن که موردارزیابی قرار گیرند اما در نهایت بهترین رابامشارکت اعضا انتخاب و ازاین طریق،ذهن،به سمت وسوی سیال بودن سوق داده شود.

به عنوان مثال: مربی با طرح یک سوأل حس کنجکاوی ،اجازه ی ورود به بحث و ارائه ی ایده ها ونظرات را به اعضا می دهد. و آن چه که آن ها بیان می کنند –خوب یا بد،درست یا نادرست -بدون ارزیابی و تحلیل نظرات آن ها ،همه را روی برگه ای یاداشت وبا مشارکت اعضا راه حل مناسب را انتخاب واز طریق ذهن،آن ها را به سمت وسوی سیالیت هدایت وسوق می دهد.یا موضوعی را انتخاب وروی وایت بُرد نوشته وهرکدام از اعضا متناسب باآن بیان و مربی یاداشت می کند.حالا اعضا هم جملات بیشترومتفاوت از ذهن های مختلف در اختیار دارند هم ذهن شان برای کنکاش وحس کنجکاوی بیشتر تحریک می شود ویک جور دغدغه ی ذهنی مثبت و سوأل برانگیزایجادشده ،فعال تر می شود. یا گاهی اوقات چند جمله رابرای آن در یک موضوع خاص بیان واز آن ها می خواهیم آن ها را کامل کنند.برای ورود به تکمیل این طرح می توان از اشیاء، و وسایلی که در محیط پیرامون اعضاهست یا وسایل شخصی آن ها، استفاده نمود. به عنوان نمونه:

"صندلی به میز گفت: -تو حق نداری همیشه از من یک سروگردن بالاتری باشی!

میز من ومنی کرد وگفت:

-اما تو حق نداری در مورد من این طور قضاوت کنی!

صندلی گفت:

-دیگه از بس اینور واونور منو می کشونن خسته شدم.اما تو همیشه ثابتی !

میز این بار با مهربانی گفت:

-نه نه نه...ما همیشه با همیم.وبدون هم تکمیل نمی شیم. صندلی گفت...:"

در این طرح  تخیل اعضا قلقلک خورده وعمق بیشتری پیدامی کند.آن ها دراین طرح به دلخواه خود دست به ابتکار زده وهرکدام باتوجه به دنیای ذهنی خودبه پرداخت نوشته های خوددست زده واز زاویه ی دیدخودبه دنیای تازه ای که خودخلق وآفرینش کرده اند پرداخته ووارد می شوندوبه راحتی می توانندآن رابیان وبازگو کنند.

-        جان بخشی به اشیاء؛مجال برقراری ذهنی بااشیاءرا ازطریق گفتگوخودبا شی ء دادن وایجاد نمودن وجه تشابه برای خودوشی ء.

در این طرح مربی سعی در ایجاد ارتباط اعضا با اشیاء راداشته و با ارائه ی طرح های خلاقانه،آن ها را به نوشتن واداشته وذهن شان را به کنکاش درمورد آن چه که در پیرامون شان یافت می شود، تحریک  وترغیب می کند.ناگفته نماند مربی در شروع هر مبحث می تواند از شیوه های بیانی خاص و خلاقانه استفاده نماید.چراکه برای ایجاد تمرکز ذهنی دراعضا چگونگی حضور مربی،شروع وورود به بحث،فضای کلاس وچیدمان وسایل وتنوع درچیدمان میز وصندلی ها می تواند یک نوع تازگی ایجاد نمایدضمن این که خوددرتلنگرزدن جهت تقویت نگاه متفاوت و توجه آن ها به بحث خلاقیت تأثیر گذار است. نقش مربی در همه ی اجراها بیش از هرچیزی موثربوده وهموست که در پرورش آن در اعضا نقش کلیدی وسازنده را دارد.برای تکمیل این بحث می توان به نمونه زیر اشاره نمود:

"روان نویس مریم از دستش قِل خورد وبا کله محکم به پایه ی میز خورد.مریم داشت فکرمی کرد که یه دفعه صدایی شنید:

-آااااااخ خ خ خ

مریم سرش را به سمتی که صداراشنیده بود،خم کرد.دید روان نویس آب از چشمش سرازیرشده.خم شد به طرفش وبا لحنی از پشیمانی وترحم گفت:

-        وااااااااااااای چی شده؟!..."

در این جا از اعضا خواسته می شود که آن را ادامه دهند.

"یا با دادن چند کلمه به عنوان شخصیت های داستان(کفش،روسری،جوراب،کیف و...)یا (بازدید        پروفسور هویج از باغ خانم آلبالو...)از اعضا خواسته می شودکه یک داستان کوتاه چندخطی بنویسند. "

-        بحث جایگزینی؛

دراین اجرامربی،اعضاراتشویق می کندتاخودراجای کسی یا چیزی بگذارندکه هیچ ارتباطی بااوندارد وکارکردفرضی خودراتوصیف نماید.به طورمثال زیست شناسی که خودراجای گیاه بگذارد.یااین که اعضا را درموقعیت های خاص قراردادن.یاعکس یاتصویری راموضوع نوشتن قراردادن(روش قیاس شخصی) و... به عنوان نمونه:

"من یک درختم.همیشه وقتی خانم نسیم از کنار خونه م رد می شه برام دست تکون می ده. منم سرمو به علامت احترام براش تکون می دم وهربار که این کارو می کنم صدای گنجشگ مادر بلندمی شه که:

-        چه خبرته!مگه نمی بینی بچه م خوابه؟!

و من از خجالت آب می شم.آخه اون تازه به همسایگی من اومده وخوبیت نداره اذیت بشه. حالا تصمیم گرفتم...."

واز اعضا خواسته می شود در موردآن بحث کنند وبنویسند.

-        استفاده ازروش های قیاس مستقیم.

قیاس دوامرکاملن نامربوط بایکدیگر و قرار دادن اضدادرشرایطی که باهم تفاوت ظاهری ومعنایی دارنداما حسی شاید.

به عنوان نمونه:

"مورچه فیل کوچولو راصدازد وگفت:

-وای پسر تو چه قدر شبیه پدربزگ منی؟!

فیل خودش را سرتا پا ورانداز کرد وگفت:

-معلومه چی می گی؟

مورچه گفت:

-بله که می دونم چی می گم!راه رفتن وآواز خوندنت...!

وبدون این که منتظر بماند باز ادامه داد:

شاخات...شاخات...وای خدای من...!

فیل کوچولو لب ولوچه شو جمع کرد وگفت:.........."

در این گونه طرح ها ظرافت های بیانی مربی نقش موثری دارد.او می تواند با ارائه این چنین طرح هایی فضایی شاد ایجاد نماید که آن هارا به سمت وسوی طنز نیز بکشاند ضمن این که درپدید آمدن تخیل نقش خوبی را به جای می گذارد..پدید آوردن دو امر متناقض به لحاظ معنایی این بستر رافراهم می آوردکه اعضا در قالب دیگری –داستان تخیلی وفانتزی- نیزدست یابند.ویک نوع فرافکنی ذهنی درآن ها ایجاد شود.

-        روش تعارض متراکم یاایجادنمودن فضای پارادوکس جهت ایجادنمودن چالش ذهنی با استفاده از پدیده یاامری واحدباواژه ی کاملن متعارض.هرچه تفکیک این دو از هم جذاب ترباشد موجب انعطاف پذیری بیشتر،تعمیق مفاهیم ودرک پدیده ها درعضوبیشترمی شود.

مربی در این طرح،باید سعی در تحریک حس کنجکاوی وکنکاش در به وجودآوردن دو چیز کاملن متناقض که تفاوت معنایی با هم داشته باشند رادراعضا ایجادنماید.در آغاز با طرح سوالاتی از آن ها به بحث واردشود.به عنوان مثال:"به نظر شما زمزمه ی یک رود نرم تراست یا دم روباه؟چگونه؟توصیح دهید؟"،عبورنسیم از دست شما لطافت بیشتری داردیا دست کشیدن به یک گربه ی ملوس؟بیشترتوصیح بخواهد!"،شیرخشن ترحمله می کند یا باد؟می توانیدآن رابیشتر توصیف کنید؟"،ومنتظر بماندوزمان کافی برای فکرکردن وپاسخ دادن به همه را بدهد.(هرچه بیشتر امکان صحبت کردن و ایجاد کردن فضای ذهنی فراهم شود،امکان بروز نوشتن وخلق اثرتازه دراعضا بیشترمی شود) این گونه پرسش ها وسوالاتی از این دست؛فرآیند پاسخگویی،بیان احساسات و خلاقیت را درآن ها به وجودمی آورد.بعدازآن می تواند به شیوه ای که متناسب بافضای روحی و درک و دریافت آن ها باشدرافراهم آورده وواردبحث اصلی شود.اعضا دراین طرح مفهوم زایی کرده وبرای نوشتن ترغیب می شوند .بعداز بحث وارائه ی نظرات اعضا،از آن ها بخواهدمدتی رافکر کنند وفضا های متناقض را درذهن ترسیم کنند.ودرپایان بخواهدکه فضای مورد نظر رابا شخصیت های متناقض که درذهن خودایجادکرده اند درقالب یک داستان کوتاه بنویسند.

-        چگونگی شیوه ی جمله سازی ومرتبط نمودن جملات باهم،ودرنهایت به  داستان رسیدن

مربی دراین طرح باید تسلط واطلاعات کافی در مورد موضوع داده شده،داشته باشد.در این طرح اعضا از یک فرایند واژگانی به سازه های ترکیبی ودرنهایت معنایی خواهند رسید.به خوبی می توان موضوعات مختلف را طرح وبه آن ها جهت داد. موضوعات دینی ومذهبی،ارزشی،جهت تعمق بخشیدن به اندیشه ی اعضا،دراین طرح به خوبی نتیجه بخش خواهدبود.اگر چه مربی خلاق دربیشتر طرح ها می تواند در هدایت اعضا به این سمت وسو،بدون این که عضو احساس تکراری بودن نماید یا گریزان از نوشتن شود؛شوق نوشتن وفکرکردن در موردآن ها،جستجوگری وپژوهیدن دراین ضرورت معنایی را درآن ها شکل دهد.

 به طورمثال:موضوعی چون دفاع مقدس به آن هاداده وازآن ها خواسته شود آن چه از طرق مختلف در مورددفاع مقدس شنیده یادیده اند رابنویسند یاچندکلمه مانند: قمقمه ،پلاک وزنجیر،تفنگ ، شهید ،جانباز،عملیات...کلمه هارازیرهم نوشته وباهرکدام یک جمله بسازند که بی ربط بوده وبعدازآن با هم مرتبط کنند.مرتبط کردن جملات به ظاهر بی ربط باهم ذهن آن ها رابه تفکروامی دارد وموجب خلاقیت درنوشتن می کند. مربی در این طرح می تواندازشیوه های خلاقانه ی دیگری به عنوان مکمل استفاده نماید.از طریق نشان دادن عکس،فیلم ویا موسیقی وسرود ویژه موضوع موردنظر،می تواند در ترسیم فضای جدیدی درذهن اعضا کمک نماید.

-        نوشتن داستان مشارکتی

مربی در این طرح در کنار اعضا نشسته وخودنیز جزئی از گروه می شود که آغازگربحث است.قبل از واردشدن به بحث،یک داستان کوتاه خوانده می شودیافضای تخیلی وذهنی را برای آن ها تداعی و ترسیم می کند.بعدآن ها را توجیه کرده که قراراست با هم یک داستان رابنویسند.این داستان محصول  مشترک ذهنی همه ی شرکت کنندگان است. مربی درواقع دو نقش راایفامی کندهم با گروه هم کناری لازم راداردهم نقش هدایت گر و ساماندهی بحث رابه عهده داردتا اعضا از بحث خارج نشوند.وباموضوع ارتباط برقرار کنند.یک موسیقی زیرصدایا افکت صداهای طبیعت نیز می تواند به بچه ها دراین امر کمک شایانی داشته باشد.درپایان داستان توسط یکی از اعضا خوانده می شود وبه عنوان کار گروهی در پانل مرکز به اسم همه زده می شود.

-        نوشتن داستان باجای خالی

مربی به دوصورت دراین طرح می تواند عمل نماید.هم یک داستان راازقبل آماده کرده که قسمت های کلیدی که هرکدام یک عنصراز داستان را معین می کند؛وبعداز توجیه اعضا وهدف اجرای طرح ،خودشروع به خوانش کرده واز اعضا می خواهدکه آن راکامل کنندیاخیر،داستان رابه تعداد اعضا تکثیر ودراختیار آن ها می گذاردوطی یک زمان در نظرگرفته شده،از آن ها می خواهدکه باتوجه به علاقه وتوانمندی خودآن را تکمیل کنند.بخش دوم بیشتر می توانددر آزادی بیان ونیازهای نوشتاری اعضا کارسازتر باشد. اعضا آزادانه دست به ابتکار عمل زده وهرکدام با توجه به نوع نگاه ،ذهنیات و ذوق ادبی خودآن راپرداخت وتکمیل می کنند.فراموش نشوددراین نوع طرح مربی با حساسیت و خلاقیت خاص خودداستان را آماده نمایدوبا حداقل حجم در برگرفته شده ،حداکثر استفاده ی زمانی وذهنی را به اعضامنتقل کند.بعد در پایان ضمن خوانش آثارتوسط اعضا،به نکات کلیدی که هدف طرح بوده-بیان چندعنصرازازعناصرداستان-اشاره ی لازم راداشته باشد و درموردآن ها توضیح مختصری برای ورودمستقیم به مباحث داستان به بچه ها داده شود.

-        نوشتن تصویری

نوجوانان معمولن تنوع طلب وعلاقمند به تغییر وجذابیت در آن چه که ممکن است با آن برخورد کنند، یا درمحیط پیرامون وازهمه مهم تر محیط زندگی،فعالیت ووضعیت ظاهری خودهستند.آن ها باتوجه به شرایط سنی وتمایلات درونی شان از هرچیز تازه که بتواند درآن ها تأثیربگذاردیا فضای روحی آن ها راتغییردهد،لذت برده واستقبال می کنند.شناخت دنیای آن ها،تمایلات،خواسته ها وتوجه به روحیات شان متناسب با جنسیت وسن،در پیشبرد اهداف وهدایت آن هابسیارموثرخواهد بود.ازطرفی مربی هرچه از شناخت عمیق در رابطه بادنیای ذهنی وروحی روانی نوجوانان یا به طور کلی مخاطب وجامعه ی هدف خودبرخوردار،وتوانایی روانشناسی برخوردراباآن ها داشته باشد،راحت تردربرقراری ارتباط وشناخت در زوایای مختلف نسبت به آن ها می تواند موفق باشد. بنابراین ایجاد تنوع وتفاوت داشتن در اجرای طرح ها،ودرعین حال خلاقیت دراجرامی تواندجاذبه ایجادکرده ضمن این که نوع نگاه آن ها راتقویت ودرزوایای مختلف دست به خلاقیت وبروز احساسات ودرونیات خودمی زنند.

در اجرای این طرح مربی می تواندروزنامه های مختلفی راباخودبه کارگاه برده واز آن ها بخواهدهر عكس یاتصویري كه خوششان مي آيدرا جدا كنند.بعد آن عكس ها را كنار هم بچسبانندو  براي آن يك داستان بنویسند(.صحنه ها را دارند و شخصيت هاي هر داستان جايشان را عوض مي كنند).مربی به راحتی می تواند دراین جا دست به ابتکار عمل بزند.اگرفضای کارگاه می طلبدکه بچه ها از روحیه ی خوبی برخوردارندمی تواند درانتخاب تصاویرنشریه یا روزنامه به گونه ای عمل نمایدکه آن ها رابه سمت وسوی ژانر طنز سوق دهد.اگر مناسبت خاصی با موضوع دینی یاارزشی هست می تواندتصاویر رابا آن موضوع انتخاب واعضارابه آن سمت سوق دهدوموضوعاتی از این دست.برای شروع پیشنهادمی شودمربی قبل از دراختیارنهادن تصاویر،خوانش داستان کوتاهی متناسب باآنچه ممکن است اعضاخلق کنند-به لحاظ معنایی-راداشته باشد.اگرچه آزادگذاشتن اعضا درانتخاب تصاویروموضوع انتخابی خودکاملن آزادانه باشداما زیرکی ودرایت مربی بی آن که بیان کنددرهدایت گری معنایی وموضوعی،تأثیرگذارخواهدبود.

-        نوشتن مشورتی

یکی از راه های اساسی وکارساز ظهور و بروزخلاقیت،به وجودآوردن فضای محرکی خلاقیت،دادن وقت وآزادی فکربرای خلاقیت اعضاست.آنهادرچنین مواردی نسبت به خود وتوانایی هایشان آگاهی یافته ومعتقدندایده ها ونظراتش ارزشمندومربی به آن ها صحه می گذارد.این شیوه یکی از مواردی است که دربالابردن اعتمادبه نفس،ایجاد چالش ذهنی وورودبه آزمون وخطای گفتاری ،ارائه ی ایده ها وبیان وبروز خُلقیات اعضا، بیان خواسته ها و جرأت بخشیدن برای حاضرشدن دریک بحث جمعی ودرعین حال فراگیری فرهنگ خردجمعی ؛نقش اساسی می تواند داشته باشد.این بخش از فعالیت رامربی درابتدا با بحث آزادشروع کرده وبه سمت وسوی هدف طرح می کشاند.مربی بایدآگاهی واشراف داشته ودرانتخاب موضوع بحث به گونه ای عمل کندکه بتواند پاسخ گوی مباحث مطروحه باشدوآن را جمع بندی کند.بعداز بارش فکری دراعضاوتخیله ی واژگانی آن ها، پیشنهادمی کندکه باهم یک داستان مشورتی کارکنند.با مشورت اعضا شخصیت های داستان،حادثه،فضاسازی وصحنه پردازی،ودیگر عناصرباتوجه به شرایط بحث، انتخاب کرده وشروع به نوشتن می کنند. مربی دراین جا می تواندبازدست به ابتکارعمل بزند. زمانی که همه به یک نقطه ی مشترک درپرداخت داستان رسیدند بگویدکه هرکدام باتوجه به زاویه دیدخودمی توانندبا موادی که آماده کرده اند،به خلق اثربپردازند.این جا دست مایه ی اصلی یکی است اما اعضا آزادانه می تواننداز زوایای مختلف ونگاه متفاوت درچیدمان داستان وعناصرموجودکه دراختیارشان است،به خلاقیت بیشتری دست یابند.

-        داستان سرایی بااستفاده ازعکس یاتصویر

تفکرکلامی ودیداری واستفاده از تصاویروسمبل های گرافیکی به جای کلمات،موجب می شودایده ها ونظرات بدیع وتازه ای خلق وابداع شود.مربی در این طرح به هرکدام از اعضا یک عکس یا تصویر می دهد.ناگفته نمانداستفاده از موسیقی مناسب وفضاساز ذهنی می تواندکمک به ایجادآفرینش تازه کند.بعدازآن ها می خواهد که برای تصویری که دردست دارندیک داستان بیان کنند.این جا نیازی به نوشتن نیست .اعضابه طور شفاهی آن چه رامی توانندبرداشت کنندمی گویند.این طرح کمک می کند تا اعضا در بیان درونیات وعادی شدن درجمع برای بیان نقدونظرخود دست به آفرینش بزنند.وبه راحتی ازپس گفته هایشان به طورشفاهی برآیند. –دربیشتر مواقع-مشاهده می شود عضو حرف های ناگفته ی زیادی داردومی تواند به مواردناب وخوبی اشاره کنداما خجالتی بودن یا نداشتن اعتمادبه نفس دربیان یا حرف زدن در جمع گریزانندویاد نگرفته اندچگونه یاکجاحرف هایشان رابزنند.این طرح وطرح هایی این چنین به آن ها کمک خوبی می کندتا به این فرآیندذهنی دست یابند.وبرای پویای خودیادبگیرندکه نقدپذیریا نگاه نقادانه به هرچیز رادرخودتقویت کنند.

-        شرح حال نویسی

اگرچه مربی تا حد زیادی می‌تواند ذهن اعضارابه قلقلک وادارد،ودر خلاقیت وپرورش ذوق ادبی آن ها نقش عمده ای راداشته باشد، اما این به تنهایی کفایت نمی کنداگراز دست مایه های غنی فرهنگی به دورباشدویا از ابزارهای مکمل وتقویت کننده استفاده نکند.بنابراین تأمل درزندگی واندیشه ی بزرگان. گفتار و کردار هنرمندان، متفکران و...از مهم ترین عوامل مؤثر در تحریک انرژی خلاق دراعضاست.بزرگان دین،شاعران ونویسندگان، مورخان، سیاستمداران و دانشمندان بزرگ، در قرون گذشته، از طریق آثار مکتوب خود با ما سخن می‌گویند

آتش خلاق آنان می‌تواند شعله آفرینش‌‌گری اعضا را برافروزد و روح اشتیاق رقابت را در آنان بدمد. برای دوری ازخودکمتربینی واحساس حقارت در برابر بزرگان، باید به آنان یادآوری شود که انسان‌های بزرگ هم از اول خلاق نبوده، بلکه با تلاش، پشتکار و پرورش این قوه توانسته‌اند ابتکارات، نوآوری‌ها و آفرینندگی را در وجود خود شکوفا سازند.

مربی دراین طرح می تواندضمن این که برای ورودبه بحث،چگونگی این نوع نوشتن و مبحث رابرای آن ها به طورکامل توضیح می دهدوآن ها را برای ورودتا خلق اثرآماده می کند؛به دوگونه عمل نماید.ازاعضابخواهدشرح حال خودرابنویسند.از دوران کودکی تا به امروز خودرابه هرشکلی که دوست دارندروی کاغذبیاورند.دراین شکل نوشتاری مربی به راحتی می تواندبه روحیات اعضا،شرایط زندگی،نوع تعاملات آن هاو...پی برده ودر برگزاری ارتباط باآن ها کمک خوبی به مربی می کند به شرط این که مربی از توان بالایی برخوردار ودرایجاد ورودبه دنیای درونی آن ها،آسیب زاعمل نکند.درهمه ی موارد مربی نقش هدایت گر وسازنده ای به عهده داردودربه ثمررسیدن ذوق آن ها با رعایت همه جانبه ی رفتاری،فرهنگی،روانشناسی و...نقش بسزایی دارد.این طرح نیز از این قاعده مستثنی نیست.و دوم این که، می تواند به آن ها بگویدباتوجه به مطالعاتی که در زندگی بزرگان درحوزه های مختلف دارند،دست به آفرینش اثربزنندودراین جا اعضا مختارنددرموردهرکه دوست دارندبنویسند-باتوجه به شناخت ومطالعاتی که دارند-مربی به یک فردخاص اکتفانمی کندبلکه با یکایک اعضامشورت وفردموردنظررا انتخاب کرده ودرموردش می نویسند.

-        داستان گویی وقصه پردازی

به کارگیری یک جریان تمثیلی یا استعاره ای،ایجادنمودن فضای تخیلی یاآشنایی اعضا باافسانه ها وافسانه پردازی کمک شایانی در این امرمی کند.مربی دراین طرح برای ورود به بحث ،خوددست به آفرینش می زند.یک قصه ی خیالی باهدف پردازش وپرداخت مناسب فضا،اعضاراآماده می کندوازآن ها می خواهد،درموردهرچه دوست دارندیک قصه بگویند.اعضامعمولن به دوگونه عمل می کنند : یادست به یک آفرینش ذهنی می زنند، یا ازآن چه از بزرگترهاشنیده اندرابازگومی کنند.هدف اصلی ونهایی دراین طرح ،شق اول است اگرچه ممکن است عضو،دربازگویی قصه یاافسانه ای که تابه حال شنیده وممکن است دیگراعضاآن راتجربه نکرده باشند، تلنگرزا باشداماشیوه ی اول دربه وجود آمدن خلاقیت مهم ترواساسی ترعمل می کند. برای هدایت بخشی دراین طرح مربی می تواندفضایی راتداعی وبه آن ها پیشنهادبدهد یاآن ها رامختاروآزادبگذاردتاتخیل خود رارهاوبه جایی که می تواندببیندوبیندیشد، پرواز دهد.این طرح دربیان تخیل واحساسا ت گفتاری اعضا موثروآن ها دریک فضای کاملن آزاد وباز دست به آفرینش گفتاری و حرکتی می زنند.دراین طرح مربی درصورت دسترسی می تواند ازپخش فیلم های علمی –تخیلی،فانتزی،مستندطبیعت ،حیات وحش ومناظر وجاذبه های معناسازاستفاده نماید.

-        رهانمودن تخیلات آن ها ومنع تعیین چارچوب موضوعی ونوشتاری

قرارنیست درهرجلسه مربی برای اعضا تعیین موضوع کند.یکی از مواردمهم دربه وجود آمدن تخیل دراعضا،رهانمودن ذهن آن هاست.گاهی موضوعات برای آن هادست وپاگیر می شودونه تنهابه آن هاکمک نمی کندبلکه مانعی برای بروزخلاقیت وخلق اثرمی شوند .بنابراین مربی دراین جلسه یاجلساتی مشابه به آن ،دررهانمودن تخیل هیچ منعی قائل نشده وشرایط رابه گونه ای مهیامی کندکه آن ها برخلاف میل باطنی خودعمل نکنند. بلکه باآن هاهمراه ودراین امربه کمک شان می شتابد.اعضا درهمچین مواقعی نسبت به نوع نگرش وخواسته های مربی احترام گذاشته وباوی همگام می شوند.چیزی که باید مهم درنظرگرفته شوداین که ایجادفرهنگ خودباوری وآموزش آن به اعضا واین که در همه حال شرایط روحی،روانی،شخصیتی ونیازهای درونی آن هادرک می شود،درآن ها به وجودآید.دراین چنین حالتی است که به مربی اعتمادکرده ومربی نیزبه نقطه ی مرکزی اهداف خوددست می یابد.

-        دیدن مناظرطبیعی،بازدیدازجلسات کارگاه های همجواروحضوردرجمع دوستان جدیدیارفتن به استان های همجواربرای شرکت دربحث هاوجلسات آن ها با هدف آشنایی باهم...

دیدن مناظرطبیعی باهدف تقویت نگاه زیباشناسی وفرهنگ سپاسگزاری ازخداوند، بازدید و حضور درجمع همسن وسال های خود،شرکت درجلسات نقدوبررسی وداستان خوانی،درکارگاه های دیگرمراکز یا استان های همجوار،موجب می گرددضمن ایجادتنوع درفعالیت کارگاهی و تغییر در فضای روحی وبه وجودآمدن نشاط وشادمانی دراعضا،موجب تعاملات بیشتر وانتقال تجربیات اعضا به هم باشد.شرایطی بایددرهمه ی استان ها فراهم شودکه اعضا همدیگرراپیداکنندودرتعامل وتبادل نظرواندیشه به هم کمک کنند. این امر درچگونگی پیشرفت کاری مربیان وانتقال تجربیات به خودنیز موثربوده وموجب می گرددکه آن هانیز به تازه هایی ازایده،طرح وابتکارعمل،دست یابند.اعضا دراین جا در فرصت های یکسان به لحاظ حضوری قرارمی گیرندامادرپندارشان برای خودبه صورت فردی فرصتی جدید وبهتریافته که خلق اش می کنند.

-        نمایش فیلم های معناگرا وایجانمودن فضایی برای نقدونظروآن چه که درک ودریافت کرده اند

نمایش فیلم با غنای معنایی وباهدف تقویت نگاه نقادانه وتحلیلی اعضا،می تواندنقش سازنده ای دربه وجودآمدن فرهنگ نقدوتحلیل،بالابردن قدرت تفکر،اندیشیدن وتأمل دراعضا ایفاءکند.آن ها مجال می یابندهم از نظربصری هم حسی واندیشه ای در ایستگاهی متفاوت ترازقبل نفس بکشند.باتوجه به روندروبه رشدفیلم درکانون وشکل جدیدی که درارائه ی فیلم باتنوع زیاد ومتفاوت به لحاظ معنایی،آموزشی،تفننی و... ابزارتقویتی ومکمل بسیارجالبی برای استفاده درکارگاه ها فراهم آمده است.لذامربیان محترم می تواندمتناسب باطرحی که درکارگاه مدنظردارندبرای ایجادتنوع هرچندوقت یکباربه شیوه های مختلف عمل نمایند.جایی ممکن است جهت لذت بردن وتقویت تمرکزدراعضا فیلمی به نمایش گذاشته شودکه آن نیزدرجای خودتأثیرمطلوبی برجای خواهدگذاشت.اما دراین طرح مربی از قبل خودفیلم ها رادیده وانتخاب می کند.فیلم رابرای اعضا گذاشته وخودنیزدرکناراعضا نیزتاآخرحضوردارد.بعداز پایان فیلم ویک تنفس کوتاه به بحث ونظردرموردآن می پردازند.این جا نقدتحلیلی وبرداشت اعضا ازفیلم در اولویت قراردارد.نیازی به تحلیل تخصصی درموردچگونگی ساخت فیلم یا ادبیات مربوط به هنرفیلم سازی نیست اگرچه درمواقع موردنیاز جای شکرش باقی است که مربی اشراف برآن داشته واعضارادراین مورداغناء نماید.آن چه که دراین نوع فعالیت برای اعضای ادبی دراولویت است سوق دادن به نگاه تحلیلی،معنایی،اندیشه ای وفرآیند پرداخت وشکل داستانی آن است.

-        استفاده درست از بن مایه های فرهنگی وادبیات فولکلور

یکی از گنجینه های فرهنگی که درجای جای ایران وجودداردومی توانددستمایه ی فرهنگی خوبی برای غنابخشیدن به قوه ی نوشتاری اعضاباشد؛ادبیات شفاهی و فولکلور است .دربین اقوام مختلف این سرمایه ادبی وفرهنگی به شکل بسیارعالی وجود دارد. آشنایی اعضاباآن ها،وواداشتن به تفحص وپژوهش می تواندضمن آشنایی باآن ها، در تقویت وپویایی از دوجنبه ی تحقیقی وپژوهشی برای پویایی فرهنگ وادبیات شفاهی، و نیزدر بالابردن سطح آگاهی وتوان نوشتاری اعضا سازنده باشد.اعضایی که ازاین سرمایه برخوردارنداز قدرت تخیل بالایی برخوردارودرپردازش داستان بهتروبیش تر برمی آیند. بنابراین توصیه می شوددراین موردمربیان اعضاراترغیب کرده که از پیشینه ی ادبی و فرهنگی منطقه ی خود،بهره ی بیشتری ببرند.اگرچه گاهی نیاز است برای بردن به فضای تخیلی وایجادنمودن چالش ذهنی وپرتاب های فضاسازبه لحاظ تصویرسازی، فضاهای موقعیت ساز،فرازمانی وفرامکانی بودن آن ها،نمادین بودن،حضورقهرمان وضد قهرمان ها، فرآیند خیروشر، نیکی وبدی، آزمون وخطاهای متفاوت، که درقصه هاوافسانه هاوجوددارد،دنیای ذهنی آن هاراتقویت وآمادگی برای آفرینش تازه ای درآن ها ایجاد شود. 

-        استفاده به جا از آثاربزرگان ومعرفی متون کهن

متون خوانی وچگونگی آن درسرفصل فعالیت کارگاه دربالایادآوری شد.برنامه ریزی اصولی واستفاده به جا از آثاربزرگان ادبیات ومعرفی آن به اعضا،طی یک پروسه ی زمانی واز قبل تعیین شده،موجب می گردد که اعضا به نکات قابل توجهی دست یابند .آن ها ضمن آشنایی با آثارومتون ادبی،به لحاظ تکنیک کاری،معنایی،گستره ی وسیعی از واژه ها،فرم وشکل های نوشتاری،پردازش متفاوت آثار،دوره های مختلف سبکی و دست یابی به فضاهایی فراخورموقعیت ،زمان ،مکان وحالت های نوشتاری، موضوعات مختلف وبن مایه های متفاوت و...به یک شاکله ی فرهنگی خوب دست یافته ودرغنا بخشیدن به نوشتن وهویت نوشتاری واندیشه ای قرارخواهندگرفت.

مربی می تواندبا توجه به دوره های سبکی ؛موضوع،محتوا ویا نوع پردازش آن ها را انتخاب وهرجلسه دریک زمان تعیین شده به عنوان یک ضرورت اجرایی دربرنامه های خود داشته باشد.درآغاز می تواند به صورت خوانشی این روندرپیگیری کنداما زمانی که اعضابه تحلیل ونقدونظر می رسندودرک ودریافت خوبی از آموزه ها پیدامی کنند،در موردآن ها به بحث نشسته وتحلیل نمایند.دراین طرح مربی درصورت امکان می توان از طریق نمایش فیلم های مستند،فیلم از زندگی آن ها،جلسات نقدوبررسی ضبط شده، کتب ومقالات چاپ شده درراستای معرفی آثارآن ها و...به عنوان مکمل استفاده نمود.

-        معرفی وآشنانمودن اعضا با ادبیات جهان ونقدونظرآن ها

یکی ازابزارهای معین ومکمل درکارگاه داستان که می تواندکاربرد متفاوت وتأثیرگذاری را به جای بگذارد،معرفی،خوانش وبررسی ادبیات داستانی دیگرملل است.ادبیات داستانی باگستره ی وسیع خوددرسبک وسیاق های متفاوت و انواع صورت های نوشتاری،منابع بسیارغنی بوده که ضمن آشنایی اعضا باآن ها،درتکنیک نوشتن،وگرایش های سبکی یا پذیرش نوع نوشتن وحتا دربه وجودآمدن شکلی متفاوت وتازه به آن ها کمک کند.

مربی یارابط ادبی-که معمولن خوددریکی از حوزه های ادبی دستی برآتش داردیا به طورحرفه ای وجدی کارمی کند-بایدبرادبیات جهان آشنایی داشته وسیرتکاملی آن راتا حدودی بشناسد. مکتب های ادبی رابه خوبی مطالعه کرده باشد یادردستورکارخود قرار دهد. انواع داستان رابشناسد.ویژگی ها�

مشخصات مقاله
موضوع : ادبیات
سال انتشار : ۱٣٩۶