جنگ کور
خلاصه نمايش : مردمان: شاخآباد و شوخآباد، نيشآباد و نوشآباد در دشت بزرگ و وسيعي زندگي ميكنند و هر يك از آنها به چيزي شهرت دارند. شاخآباديها سادهلوحند و گوش به فرمان كدخدايي كه فيلسوف جهان كوچك آنهاست. شوخآباديها هر چيزي را شوخي ميپندارند و در هر مضحكه آفريني يد طولاني دارند. نيشآباديها خش و اهل جنگند و سرانجام نوشآباديها اصل معرفت و دانايي و تربيت شده معملي كه كشف راهحل هر مشكلي را منوط به جستوجو، تحقيق و تلاش براي دستيابي به ريشههاي مشكل براي يافتن راهحل مناسب آن ميدانند. در شاخآباد كوهي و غاري وجود دارد كه ناگهان از اين كوه و از اين غار صداي هولناكي به گوش ميرسد. آرامش ده به هم ميريزد كدخدا معتقد است كه اين صدا صداي خروپف ديوي است كه در غار خوابيده است. پس بايد بيدارش كرده و براي انجام اين كار تا ميتوان بايستي سر و صدا كرده. صدا بيشتر ميشود. كدخدا دستور ميدهد كه درها و پنجرهها را بر در غار بگذارند. اين عمل نيز بينتيجه ميماند و صدا بيشتر ميشود. پس فيلسوف بزرگ از شاخآباديها ميخواهد كه بر ديگ و قابلمه و آفتابه بزنند تا ديو بيدار شود. ديو بيدار نميشود اما شوخآباديها صداي ضربات آنها را ميشنوند و براي آنكه شاخآباديها را متوجه مزاحمتشان كنند بر دهل ميزنند و ناخواسته سبب عصبانيت بيش از حد نيشآباديها ميشوند و جنگ مغلوبه شده تمام دشت بزرگ را در برميگيرد. معلم نوشآباد و شاگردان حقيقت جويش جنگ سختتري را آغاز ميكنند و آن كشف حقيقت است و عاقبت به همه مردمان دشت بزرگ ميفهمانند كه ديوي در كار نيست. سنگ بر دهانه سوراخي در غار گرفته و مانع خروج باد شده است و...
طراح صحنه : مجید میرفخرایی
سازنده صحنه : عادل بزدوده
طراح نور : انوشیروان ملوان
شبیهها : احمد خانیها، مجید جعفری، قاسم پاکضمیر، فرشته صدرعرفائی، محمد حاتمی، دانشور صابری، فرزانه عباد، رضا لشکری، ایرج مهدوی، علی سالکمنش، زهره خالقی
طراح پوستر و بروشور : ابوالفضل همتی آهویی
سازندگان ماسک : بیژن نعمتیشریف، عادل بزدوده، غلامحسین لطفی
طراح صحنه : مجید میرفخرایی
بازیگران : احمد نیکنژاد، حسن دادشکر، حمید عبدالملکی، مجید میرفخرایی، رضا فیاضی، عادل بزدوده
آهنگساز : هوشنگ کامکار