نسخه آزمایشی
جستجو
اسیر کوچک
کاروان اسیران کربلا به سوی شام می رود...
در تیرگی شب، نگهبان کاروان، یکی از شتر ها را بی سوار می یابد...
آیا سوار، که دختر کوچکی بود، گریخته است؟
فرمانده نگهبانان، خشمگین و بی قرار، به سوی تاریکی های دشت می تازد...
شرح
کتاب
بر دل صبور دختر علی
لرزه ای نشست
چون که دید
یک شتر ز کاروان
بی سوار مانده است
دست زد به پشت دست:
«او که همچون گل نشسته بود
در برابرم، چه شد؟
یادگار کوچک برادرم چه شد؟»
مشخصات کتاب
ناشر
:
انتشارات مدرسه
تصویرگر
:
حمیدرضا بیدقی
زبان
:
فارسی
تیراژ
:
٣٠٠٠
نسخه
قطع
:
خشتی
نوع چاپ
:
رنگی
تعداد صفحات
:
۱٩
نوبت چاپ
:
اول
نوع جلد
:
سخت
شابک
:
٩۶۴-٣٨۵-۵۶۱-٩
اندازه کتاب
:
۱۶.۵×۱۶.۵سانتی متر
دیویی
:
۱فا٨
۶٢/
۶٢/
ناظر هنری
:
مهدی کریم‌خانی
شاعر
:
افشین علا
