چه اسم قشنگی، ستاره!
ننه نرگس در خانه کوچک خود زندگی می کرد. شبها به آسمان پر ستاره نگاه می کرد و به آنها می گفت: خانم خانمها! نقره نشانها! قل و قل و قل بیایید پایین، از آن بالاها! دل من آب شد، اینقدر مرا نکنید تماشا! اما ستاره ها همان طور ننه نرگس را تماشا می کردند و هیچ کدام از آنها پایین نمی آمدند. یک شب، ننه نرگس زود به رختخواب رفت و یادش رفت جارو و خاک انداز را به پستو ببرد. جارو و خاک انداز که از آن همه روشنایی در حیاط نمی توانستند بخوابند، تصمیم گرفتند به آسمان رفته و شیشه خرده های روشن آن را جارو کنند….
مشخصات کتاب
ناشر
:
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
تصویرگر
:
نرگس خادمی
زبان
:
فارسی
تیراژ
:
٨۵٠٠٠
نسخه
قطع
:
خشتی
نوع چاپ
:
رنگی
تعداد صفحات
:
٢٠
نوبت چاپ
:
اول
نوع جلد
:
نرم
شابک
:
۰ – ۱۴۸ – ۴۳۲ – ۹۶۴
اندازه کتاب
:
٢٢×٢٢
دیویی
:
دا
۱٣٠
چ ٨۵ ی
۱٣٠
چ ٨۵ ی