یک باغچه پر از نیلوفر

این داستان به همراه داستان دیگری از پدربزرگ خانواده آورده شده و نقاشی‌های زیبای کتاب نیز داستان‌ها را خواندنی‌تر کرده است.

شرح کتاب

چند روز به عید باقی نمانده بود که مادر تصمیم می‌گیرد با پولی که پدر به او داده است. بچه‌ها را برای خرید کفش و لباس عید به بازار ببرد. آن‌ها مغازه‌های مختلف را سر می‌زنند و در یک مغازه لباس‌های مناسب برای بچه‌ها پیدا می‌شود، اما هنگام دادن پول لباس‌ها، مادر متوجه می‌شود که کیف پولش را گم کرده است.