اولین روز تابستان
رمان نوجوان امروز
«اولین روز تابستان» داستان تلخی از اشتباهات یک نوجوان است. اشتباههای نوجوانی به نام «کامیار» که از زبان خود او روایت میشوند و مخاطب را با مفاهیم چالش برانگیزی چون اعتماد، دوستی و توانایی نه گفتن آشنا میکند.
این کتاب روایت یکی از تابستانهای نوجوانی به نام کامیار است.
کامیار، قهرمان داستان، که ظاهرا پسری سر براه، آرام و مقید است، در جریان اتفاقاتی ماجراجویانه قرار می گیرد و به دلیل شیفتگی و اعتماد بیش از حد به دوستانش، ناخواسته مرتکب عمل خلاف سرقت از منزل یکی از دوستان ثروتمندش میشود. او پس از این اتفاق دچار عذاب وجدان و ندامت شده و خود را در اتاقش حبس کرده و به خود بد و بیراه و ناسزا میگوید تا شاید روح ناآرامش اندکی آرام بگیرد.
داستان از آنجا شروع می شود که با پایان یافتن فصل امتحانات و شروع فصل تابستان کامیارکه شخص اول داستان است به سراغ افرادی می رود که هیچ ارتباطی با آنها ندارد و از خصوصیات و ویژگیهای آنها اطلاعی ندارد.اگر چه یکی از دوستان خوبش به نام حامداورا راهنمایی می کند تا از این افراد دوری کند اماکامیار به حامد توجهی نمی کند چون از امرونهی کردن بیزار است.کامیارخیلی زود به این افراد اعتماد می کند و زندگی یکی از بهترین دوستان خود به نام پژمان که از خانواده ثرتمندی است را برای آنها تعریف می کند.
ناصر که چهره چندان خوبی ندارد همراه با دوست دیگرش حبیب نقشه دزدی از خانه پژمان ، را طرح ریزی می کنند. و از کامیار به عنوان سپری برای رسیدن به خواسته های خود استفاده می کنند.کامیار مقاومت می کند اما ناصر و حبیب او را تهدید می کنند. ناچارا خواسته آنها را می پذیرد، نقشه دزدی د زمانیکه کسی در خانه پژمان نیست عملی می شود کامیار وقتی وارد خانه پژمان می شودو در حال جستجوست، ناگهان با چهره بهت زده پژمان روبه رو می شودو بدون هیچ معطلی سر خورده و پشیمان پا به فرار می گذارد. در خانه حبس می شود و همیشه خودش را به خاطر اینکار سرزنش
می کند.
۶٢/
الف ۵٩٨ گ