نخودی و غول سرما
حسرت داشتن فرزند به دل پیرزن مانده بود. اما پس از چهل صبح که آفتاب نزده همهجا را آب و جارو کرد، بالاخره صدای فرزندش را شنید که از توبره نخودها بیرون پرید. این نخودی ریزه میزه بود اما مثل فلفل تند و تیز بود. هیچکس باور نمیکرد ولی بالاخره همه فهمیدند آن کسی که میتواند غول سرما را شکست دهد همین نخودی کوچولوست.
مشخصات کتاب
ناشر
:
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
تیراژ
:
۶٠٠٠
نسخه
قطع
:
رقعی
نوع چاپ
:
رنگی
تعداد صفحات
:
۵٢
نوبت چاپ
:
اول
نوع جلد
:
نرم
شابک
:
٩٧٨-٩۶۴-٣٩۱-٢٧٧-٢
اندازه کتاب
:
۱۶*٢٢
دیویی
:
٨فا٢
۶٢/
ن۱٨٣۶
۶٢/
ن۱٨٣۶
طراح جلد
: