تخم لوچههای یخی
سورنا در سزمین دایناسورها؛ ٢
سورنا در سرزمین دایناسورها به کمک منشورجادویی و منجنیق آتشپرتکن، به ست دایناسورهای یخی گلوله آتش پرت میکند و تخم دایناسورها را از یخزدگی نجات میدهد.
شرح
کتاب
این یک ابر خواب بزرگ است که وسط یک شب گرم تابستان بالای سر داینا جادو ظاهر شد. داینا جادو یکهو لرزید. توی ابر خواب، گلوله های سفیدی را می دید که تَلق تلوق، پَلق پلوق از آسمان روی جزیره دایناسورها می افتاد. او یکی از گلوله ها را برداشت، اما دستش یخ زد و آن را فوری به زمین انداخت. از خواب پرید، به دور و برش نگاه کرد. خانه اش مثل همیشه گرم بود. داینا جادو از کلبه کوچکش بیرون رفت، به آسمان نگاه کرد. صاف بود و ستاره ها مثل همیشه می درخشیدند. با خودش گفت: «چه خواب وحشتناکی بود! حتماً زیادی برگ بامبو خوردم. باید حواسم به خوردنم باشد.»
مشخصات کتاب
ناشر
:
پیدایش
تصویرگر
:
رودابه خائف
قطع
:
رقعی
تعداد صفحات
:
۱٢٠
نوبت چاپ
:
اول
نوع جلد
:
نرم
شابک
:
٩٧٨۶٠٠٢٩۶٣٨٩۵
دیویی
:
دا
۱٣٠
م۴٩۴ت
۱٣٩۵
۱٣٠
م۴٩۴ت
۱٣٩۵
مدت زمان اثر
: