بایدها و نبایدها در بازنویسی قصههای قرآنی
مقدمه
براي پرداختن به اين سرفصل ]بايدها و نبايدها در بازنويسي قصههاي قرآني[ اولين سؤالي كه مطرح ميشود اين است: «آيا لازم است كودك را در سنين كودكي با متوني چون قصههاي قرآني آشنا كرد؟»
نظرات و دلايل متفاوت است. گروهي معتقدند آشنايي پيش از موعد كودك با متن اصلي ادب رسمي ممكن است هميشه كودك را از لذتي كه خود ميتواند بعدها از مطالعه آن ببرد، محروم كند. و گروهي بر اين باورند كه ميتوان آثار كلاسيك را در اختيار كودكان گذارد. در اين زمان آنها نگاهي سطحي به آن مياندازند ولي سالها بعد كه اثر برايشان مفهوم مييابد، با علاقه آن را خواهند خواند. در نتيجه بهتر است اين كتب در انتظار خوانش بمانند تا اينكه با دستكاري آثار كلاسيك آنها را براي كودك و نوجوان بيارزش نماييم(!)
گروهي ديگر اين عقيده را از طرفداران لفظ قلم ميدانند و متون كوتاه و بازنويسي شده را در جهت ترغيب به ادب رسمي ميپسندند ميگويند: كودكان در آثار كلاسيك، فشرده مطلب و داستان و مضموني كلي آن را ميپسندند و با آن آشنا ميشوند. پس موانع بيهوده زبانشناسي و معاني بيان و ظرايف ادبي را نبايد سد راه مطالعهشان نمود. نظر شما چيست؟ راهحل ايجاد ارتباط و پيوند ميان كودك و ادب رسمي گذشتگان چيست؟
كودك به لحاظ محدوديت در قدرت درك و خواندن قادر نيست مستقيماً از گنجينههاي متون ادبي چون قصههاي قرآني بهرهمند گردد. در لزوم آشنايي و مفيد بودن و غناي قصههاي قرآني به عنوان غذايي كامل و معني براي روح كودك ترديدي نيست. لذا لازم است در اين ميان تلاشهايي صورت بگيرد تا اينگونه آثار با حفظ اصالتهايشان بيآنكه خدشهاي بر ساخت و درونمايهي آنها به وجود آيد، به گونهاي پرداخت شوند كه درخور فهم و درك و تواناييهاي كودكان باشند. اينجاست كه ضرورت بازنويسي به عنوان راهحلي مناسب براي ايجاد ارتباط ميان كودك و قصههاي قرآني به عنوان نياز كودك رخ عيان ميكند:
در مرحله بعدي اين سؤال مطرح ميشود: «آيا قصههاي قرآني بازنويسي شده مطلوب بچهها هستند؟ آيا بچهها از آن استقبال ميكنند و رغبت به خواندن آن نشان ميدهند؟»
ميدانيم كه هر دودمان و جامعهاي به فراخور حال كودكان گونههاي گوناگون ادبيات شفاهي را با موضوع و درونمايه آموزنده يا سرگرمكننده زبان و بيان- شاديبخش يا غمبار- دارد.
لالاييها ويژه نوزادان و هنگام خواب براي آنها آرامشبخش است. متلها براي كودكان نوپا گوشنواز هستند. افسانههاي پريان با شخصيتهاي جانوري براي خردسالان آموزنده و سرگرمكنندهاند و حكايتهاي تاريخي و قهرماني و ديني و چيستانها براي كودكان بزرگتر برانگيزاننده كنجكاوياند. كودك با شنيدن يا خواندن اينها كمكم هنجارهاي نيكپنداري و نيككرداري را ميآموزد و چه هدفي بالاتر از اين در آموزش غير مستقيم؟!