هدف پژوهش حاضر، بررسی مفهوم خداوند درذهن کودکان پسرودخترمی باشد وبدینمنظورنمونه ای مشتمل بر 461 نفرازکودکان کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان استان قم 29 دخترو 29 پسر( با روش هدفمند انتخاب شدند تا مصاحبه محقق ساخته را با ( هدایتمصاحبه گرپاسخ دهند با توجه به کیفی بودن پژوهش نگرانی ازجهت پایایی وروایی وجود نداشت .تحلیل محتوای متن مصاحبه ها نشان می دهد که انسان انگاری خداوند درکودکان هم چنان به قوت خود باقی می باشد وآموزش والدین دردرک کودکان ازخدا تاثیربسزایی دارد. گرچه تلاش کودکان دربیان مفهوم خداوند یک توضیح مستدل می باشد اما پاسخ ها همچنان ناتوانی آن ها دردرک مفاهیم انتزاعی مانند خدا را نشان می دهد.دراین پژوهش تصورات جدیدی ازخداوند با توجه به پیشرفت هاوتغییرفرهنگ ها هرچند دردرصد اندکی به چشم میخورد اما احتمال می رود با گذرزمان این درصد افزایش یابد. تقریبا می توان بیان کرد که بین تصورات کودکان دختروپسردربیش ترموارد تفاوت معناداری وجود ندارد وتصورات معنا داری
که بین کودکان دختروپسرمشاهده می گردد به مراتب بسیارکم وناچیز می باشد یافته های این پژوهش می تواند دربررسی وبازبینی آموزش دین به کودکان مفیدواقع شود .