عروسک همین بس(دست ساز)
از عروسکهای بومی استان سیستان و بلوچستان-مرکز شماره ٢ صفاشهر
با بررسی و کارشناسی و نیاز سنجی از خود کودکان در مورد بازی با عروسک، همچنین تولید نمونههای مختلف عروسک در مرکز سرگرمیهای سازنده کانون و دستور مدیرعامل وقت با درخواست از تمام مراکز کانون در سراسر کشور برای مشارکت در ساخت عروسکهای بومی و محلی آن شهر به کمک اعضای خود این پروژه آغاز گردید. حاصل این طرح و پروژه گردآوری حدود 250 عروسک بومی و محلی از سراسر ایران است که به مرکز سرگرمیهای سازنده ارسال شده است.
(عروسک محلی شهرستان خرم بید)
همین بس عروسکی که دختران کوچک منطقه خرمبید با آن بازی میکردند ، هدیهای بود که مادران به دختران خود اهدا میکردند. بیشتر مادربزرگها و مادران منطقه همین بس را میشناسند. آنها شعرهایش را نیز در کودکی از حفظ کرده و میخواندند. مادربزرگی 84 ساله میگوید: در آن زمان همه دخترها دور هم جمع میشدند، قصه را میدانستند، اما شعر را با صدای بلند میخواندند و هر کدام سعی داشتند همین بسی زیبا درست کرده تا در رقصاندن آن " زیباترین رقص" را داشته باشند. لازم به ذکر است با توجه به تحقیقات میدانی بعمل آمده، قدمت عروسک همین بس به بیش از نود سال پیش برمیگردد.
این عروسک از چوب، پارچه، پرزهای قالی، نوار و مهرههای تزئیینی ساخته میشد. این مواد بسیار ارزان قیمت و در دسترس؛ آنچنان با سلیقه ی زنان خرمبیدی عجین میشد که اگر در دست کودکان امروزی نیز باشد، با شور و اشتیاقی فراوان پذیرای آن بوده و با آن مأنوس میگردند.
طرز ساخت عروسک:
سه چوب را به صورت منظم و متقارن بهم وصل کرده تا اسکلت بدن عروسک تشکیل شود. سپس چوبها را با یک تکه نخ یا صمغ درخت به هم وصل کرده و با تکه پارچهای به رنگ روشن میپوشاندند. در ادامه با دوخت لباسهای محلی از تکه پارچههای اضافی ، اضافه کردن موی عروسک با نخ قالیبافی قهوهای یا سیاه رنگ ، دوخت اجزای صورت با کوکهای ساده و تزئین لباس با پولک و ..... ساخت عروسک همین بس کامل میشد.
در نمونه ساخته شده به جای استفاده از نخ قالی از کاموا و به جای پرز قالی از پنبه استفاده شدهاست.
وسایل مورد نیاز جهت ساخت عروسک: چوب به طول حدود 30 سانتیمتر - پارچه - نخ و سوزن - وسایل تزیینی
قصه عروسک همین بس:
دلیل نامگذاری این عروسک به نام همینبس یک قصه است. قصهی همینبس حکایت محبت بین یک پدر و دختر و خیانت یک نامادری به دخترخواندهاش را بازگو میکند. دختری که مادرش را از دست داده و با پدر و نامادریش زندگی میکند. دختر پدری مهربان دارد اما نامادری دختر را اذیت کرده و رفتاری ناملایم با او دارد و دختر را وادار به انجام کارهای سخت میکند. او نسبت به محبتی که پدر و دختر به هم دارند، حسادت کرده و یک روز که پدر در خانه نیست، دختر را با کوزهای بزرگ به چشمه میفرستد تا برایش آب بیاورد. دختر کوچک مجبور است؛ سَبوی بزرگ را به دست گرفته و از سرچشمه آب به خانه آورد اما نمیتواند کوزه سنگین را جابجا کند و پس از ساعتی از خستگی بسیار همان جا به خواب میرود. قافلهای که از آنجا میگذشت دختر را میبیند. قافله سالار دختر(همین بس) را به خیال اینکه گمشده است به دیار خود برده و از او نگهداری میکند. دختر بزرگ شده و به همسری مردی درمیآید و صاحب سه پسر به نامهای حسن و حسین و علی میشود.
دختر از همان کودکی که از پدر و نامادریش دور شد، عروسکی برای خود ساخته و آن را در دست میگرفت و ناگفتههای دلش را برای عروسک بازگو میکرد. از طرفی پدر همین بس که از خیانت همسر به دخترش بی خبر بود، برای یافتن دخترش کار خود را رها کرده و درویشی پیشه گرفت و به هر دیاری سر زد تا شاید دختر گمشدهاش را بیابد. سالها گذشت اما از همین بس خبری نشد تا اینکه پدر به دیاری دور رفت. درب خانهای نیمه باز را کوبید اما جوابی نشنید. همانجا نشست، خوب که گوش داد، صدای لالایی زنی را در خانه شنید، بی خبر از آنکه این زن همان دختر گمشدهاش است. زن صاحبخانه برای خواب کردن کودکش در گهواره، عروسکی را در دست گرفته و میخواند:
لالا لالا همین بسی
زن بابام، همین بسی
آتشگیر بر قَدِم بستی
دَرَم کردی، دَرآ بستی
زن بابام، خوشت باشه
نصیب دخترت باشه
سبو دادی، به آب رفتم
سرچشمه به خواب رفتم
که کُرد آمد به ترکستان
مرا بردند به هِندِستان
زن بابام، خوشت باشه
نصیب دخترت باشه
بزرگم کرد به صد نازی
عروسم کرد به صد جازی
حسن زاد و حسین زادم
علی را در نعنی دارم
زن بابام، خوشت باشه
نصیب دخترت باشه
سؤال اومد در خونه
هرچی میدم، نمیستونه
همش میگه صاحب خونه ، صاحب خونه
زن بابام، خوشت باشه
نصیب دخترت باشه
درویش شعر را شنید و متوجه شد زن صاحبخانه همین بس است. سرانجام پس از سالها او دخترش را پیدا کرد.
اندازه عروسک : ٣۱ سانتیمتر
عکاس: امیرحسن سلامزاده
تعداد عکاسی از نمونه عروسک : ٣ عدد