مرغ ماهیخوار
فریب دریا

ماهی دریا خشمگین شده بود. او ماهیها را دوست نداشت.....
ماهی دریا خشمگین شده بود. او ماهیها را دوست نداشت. دریا از این که این همه ماهی توی آب باشند ناراضی بود. او از مرغهای ماهیخوار خواست تا ماهیها را گول بزنند و آنها را بخورند.
دریا به ماهیها گفت: «انسانها بشکههای سمّی در دریا رها کردند. اگر سمها به شما برسند همه شما کشته میشوید. ماهیها پرسیدند حال باید چیکار بکنیم؟ دریا گفت: «مرغهای ماهیخوار دوست دارند به شما کمک کنند چون اگر شما نباشید آنها دیگر غذا ندارند. در همین حال یک ماهی که از جای دوری آمده بود حرفهای آنها را شنید. او آمد به طرف ماهیها و گفت که دریا دارد به شما دروغ میگوید. او ماهیها را از دروغی که دریا به آنها گفته بود آشکار کرد و آنها را از مرگ نجات داد. مرغهای ماهیخوار با ناراحتی از آنجا رفتند. دریا هنوز داشت برای نقشه دیگرش فکر میکرد.
محمّدعلی نایب کبیر/ گروه مرکز15کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان _ استان تهران
