شکر پنیر

این بازی کمی شبیه به (بازی دختره اینجا نشسته ) است. وکودک را به همدلی و مهربانی تشویق می کند. اشعار بازی به زبان ترکی است.
شیوه بازی:
بازیکنها ایستاده و دستهای یکدیگر را میگیرند و به صورت حلقه در میآیند. کودکی در وسط حلقه مینشیند و آنها در حالی که دست در دست به دور او میگردند، این شعر را در نقش و حالات مختلف میخوانند:
نفر وسط را با دست گره خورده اشاره میکنند و چنین میخوانند: «بُوقیزین مامان جانی، شکر پنیر پیشیریر» مادر این دختره، شکر پنیر میپزه. اگر بازیکن وسط پسر باشد، چنین میخوانند: «بُو اوغلانین مامن جانی، شکر پنیر پیشیریر» مادر این پسره، شکر پنیر میپزه.
در حالی که با دستها به اطراف اشاره میکنند میخوانند: «قُونشولارا پایلاییر» برای در و همسایهها میبرد.
در ادامه در حالی که دستهای خود را بالا میبرند، چنین میخوانند: «اُوجالیغی بُو بُویدا» قد و بالاش این هوا.
در ادامه همانطور که به دورش میگردند، دستها را پایین آورده و چنین میخوانند: «اَلچالیغی بُو بُویدا» قد کوتاهش این قدر.
- در حالی که بازوهایشان را کاملا باز کرده و حلقه را به بزرگترین اندازه خود رساندهاند چنین میخوانند: «گئنیشلیغی بُو بُویدا» گشاده دل این هوا (یا گشاده رو این هوا)
در حالی که بازوهایشان را جمع کرده و به هم نزدیک میشوند، یعنی حلقه را به کوچکترین حد میرسانند، چنین میخوانند: «داراشلیغی بُو بُویدا» تنگ نظریش این قَدَر.
در ادامه حلقه را کمی باز میکنند و در حالی که با دستها به نفر وسط اشاره میکنند تا بلند شود چنین میخوانند: «قٰالخ آیٰاغا قالخ، دوروبَره باخ، کیمی سئویرسَن، چَک قاباغا، باخ» از جات بلند شو، دوروبرو نگاه کن، هر کدام و دوست داری، پیش بکش و نگاه کن. آنگاه کودک وسطی، برخاسته و یکی از کودکان حلقه را انتخاب کرده و جایش را با او عوض میکند و در دور بعدی به دور نفر وسطی که تازه نشسته است میگردند و بازی را ادامه میدهند.
