هدرسه هدرسه

دسته : بومی محلی
تعداد بازیکنان : گروهی
محل بازی : فضای باز
گروه سنی : ۱٠ تا ۱٨ سال به بالا

بازی هَدِرْسَهْ هَدِرْسَهْ در واقع آیینی است سنتی که در فرهنگ استان کهگیلویه و بویراحمد وجود دارد و مختص سالهایی است که بارندگی به شدت کاهش می یابد و گروهی از کودکان و نوجوانان در یک شب با جمع شدن دور هم و برگزاری این آیین سنتی از خداوند طلب باران می کنند .

شرح بازی و سرگرمی

بازی هَدِرْسَهْ هَدِرْسَهْ در واقع آیینی است سنتی که در فرهنگ استان کهگیلویه و بویراحمد وجود دارد و مختص سالهایی است که بارندگی به شدت کاهش می یابد و گروهی از کودکان و نوجوانان در یک شب با جمع شدن دور هم و برگزاری این آیین سنتی از خداوند طلب باران می کنند .

این بچه ها درحالی که دوسنگ دردست دارند و به  هم می زنند  به در تمام خانه های محله یا روستا می رفتند، با صدای بلند می خواندند.

هَدِرْسَهْ هَدِرْسَهْ (در بعضی نقاط هورسه و یا ، یالله یا لله بارونی هم می گویند)

بارون بزن مِنْ کاسه (باران بزن در کاسه )

 و طلب چیزی می کنند. صاحب خانه بیرون می آید و به سر و روی آنها آب می پاشد. بچه ها هم می گویند .

  اَوُشَ دایی ، نونِشَ بِیِه  (آبش را دادی ، نانش را هم بده)

سپس صاحب خانه به آنها مقداری آرد یا  (گندم ،برنج ، روغن ) می دهد. بعد بچه ها به نشانه تشکر می خواندند.

-  حونه ي گچي پر همه چي ... (خانه گچی پر از همه چیز)

-  حونه ي گچي پر همه چي... (خانه گچی پر از همه چیز)

در ضمن اگر خانه ای به آنها آرد نمی داد و مثل آسمان آن روزها  بخيل بود، مورد هجوم شعرهاي بچه ها قرار مي گرفت.

-  حوني گدا هيچي ندا

-  حوني گدا هيچي ندا 

-  حوني كه خشكِه خشكِه   

- پرشتيله مشكه (خانه ای که خسیس یا دست خشک است ، پر از فضله موش است )
 
 
در بخشی دیگر از این بازی  وقتی دادخواهی و فریاد هدرسه کن ها زیاد می شد یکی به دروغ از بیرون آبادی فریاد می زد که : 


خشکه گلاله ( گداره ) او برد (سنگهای درون دره های خشک را آب برد)

 مشک و ملاره او برد  (مشک و ملار را آب برد)



تا مردم از خانه ها برای تماشای باران و آب بیرون بریزند. و خدا دلش به رحم بیاید و بارانی ببارد.

 وقتی بچه ها در همه خانه ها را زدند و تمام کردند، آردهای جمع آوری شده را به زنی  از اهالی می دادند تا خمیر کند و از آن گرده  (نوعی نان محلی  ) بپزد ،زن سنگ ریزه ای را یواشکی و به صورت پنهان درون یکی از چونه های خمیر می گذاشت. (در بعضی نقاط از استان آرد را فقط چونه می کنند و چونه ها را تقسیم می کردند . در بعضی نقاط دیگر، آرد، گندم ، برنج و روغنی که جمع می کردند را به مغازه می دادند و برابر آن خرما می گرفتند سپس به جای هسته خرما سنگ ریزه در آن قرار می دادند سپس خرما ها را بین خودشان تقسیم می کردند.)

گرده هاي نان  که پخته شد، بین بچه ها تقسیم می شد. سنگ ریزه در نان هرکس پیدا می شد ریش سفید محله به او می گفت  زود فرار کند. اگر توانست فرار کند ، فرار می کرد و همه او را دنبال می کردند. وقتی او را می گرفتند . آرام به کمرش می زدند ، می گفتند:

 

پَره مَشکُول سیاه ، بوی بارون وَش اییا ( از تکه پاره ای مشک سیاه بوی باران می آید.)

ریش سفید (پیرمرد) می آمد او را رها می کرد و می گفت : من ضامن او می شوم و امیدوارم که به زودی باران ببارد. اگر تا سه روز باران نبارد بچه ها جمع می شوند و برای تنبیه کسی که سنگ ریزه در نانش بود اورا  در گودال آب می انداختند.

شعر زیر نیز نماد دعای باران است که به صورت نمایشی نمادین توسط اعضای مرکز شماره دو کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان شهر گچساران اجرا گردیده است .



 

یا الله یا الله بارونی، دلل و انتظاره. (یا الله یا الله بارونی، دلها به انتظاره)

 

یا الله یا الله بارونی خدا بارون بواره. (یا الله یا الله بارونی، خدا بارون بباره)

 

باهندیل من کو دنا ماهی من رود مارون. (پرنده ها در کوه دنا و ماهی ها در رود مارون)

 

دل دادن به آسمون الله بارون بواره. (دل به آسمان داده اند که خدا بارون ببارد)

 

بی دهسل پینه بسه ، بی تیل بارونی. (با دستان پینه بسته و با چشمان بارونی)

 

با صد امید دم حونتیم ایگم یا الله بارونی. (با صد امید به در خانه ات آمده ایم و میگوییم یا الله بارونی)

 

یا الله یا الله کردیم خدا بواره بارون. (یا الله یا الله کردیم خدا بارون ببارد)

 

سی گندمل من پاریو سی گل من دشت جونم. (برای گندم های زمین و برای گل های دشت جانم)

 

آواز یا الله بارونه به جون دل ایخونم. (آواز یا الله بارون را به جان دل می خوانم)

 

یا الله یا الله بارونی، دلل و انتظاره. (یا الله یا الله بارونی، دلها به انتظاره)

 

یا الله یا الله بارونی خدا بارون بواره. (یا الله یا الله بارونی، خدا بارون بباره)

 

باهندیل من کو دنا ماهی من رود مارون. (پرنده ها در کوه دنا و ماهی ها در رود مارون)

 

دل دادن به آسمون الله بارون بواره. (دل به آسمان داده اند که خدا بارون ببارد)

 








مشخصات بازی و سرگرمی
استان : کهگیلویه و بویراحمد
شهرستان : یاسوج
میزان تحرک : پرتحرک
وسایل بازی : سنگ ، کاسه ، آرد ،کیسه
زمان بازی : شب
گردآورنده : طیبه نیک بخت