عروسک غولیبانی (غول بیابانی) (دست ساز)
از عروسکهای بومی استان زنجان
با بررسی و کارشناسی و نیاز سنجی از خود کودکان در مورد بازی با عروسک، همچنین تولید نمونههای مختلف عروسک در مرکز سرگرمیهای سازنده کانون و دستور مدیرعامل وقت با درخواست از تمام مراکز کانون در سراسر کشور برای مشارکت در ساخت عروسکهای بومی و محلی آن شهر به کمک اعضای خود این پروژه آغاز گردید. حاصل این طرح و پروژه گردآوری حدود 250 عروسک بومی و محلی از سراسر ایران است که به مرکز سرگرمیهای سازنده ارسال شده است.
از مراسم ديگر منطقهي زنجان ميتوان به غوليباني (غول بياباني) اشاره كرد. غوليباني مراسمي بود با لحظاتي بسيار شاد و توأم با رقص و آوازي هيجانانگيز . اين مراسم از شروع تحويل سال تا غروب روز سيزده در محلات و باغات اطراف زنجان اجرا ميشده و روز سيزده نوروز به دليل حضور مردم در بيرون از منازل و در باغهاي اطراف شهر اجرا ميشدهاست .
دستهي غوليباني مركب از 3 تيپ مشخص بود كه هر كدام كار مستقلي انجام ميدادند :
غوليباني تيپي بوده با قامتي بلند و درشت استخوان ، لباسي از پوست بز سياه بر تن داشت و كلاهي تا پايين گردن روي سر ميكشيد. غوليباني داراي يك چشم در وسط پيشاني بود .
دوتيلچي (دهــل زن) لباسي قرمز داشت و كلاهي نخي يا نمدي و نوازندهي دستهي غوليباني بود.
دورچي (سيني گردان) دو كار مهم داشت هم پس از اتمام كار پول جمع ميكرد و هم كارهاي نمايشي و شعبده بازي انجام ميداد .
اين سه تيپهاي عمــدهي دستهي غوليباني بودند. دستـهي غوليباني به شدت از طرف بچهها استقبال ميشد و شديداً دستهي غوليباني را دوست داشتند .
دستهي غوليباني به محض ورود به هر محله ، ابتدا آوازي شاد را ميخواندند تا اهالي جمع شوند و بعد غوليباني رقص تند و هيجان انگيزي را شروع ميكرد و بچهها به همراه غوليباني دست ميزدند، پس از اتمام كار غوليباني دورچي به نمايش ميپرداخت .
غوليباني نمادي از نحسي و شومي و سياهي بود و به همين خاطر در پايان توسط بچه ها از شهر و روستا بيرون رانده ميشد و بدين ترتيب نحسي سيزده را پشت سر ميگذاشتند .
دستهي غوليباني ابتدا شعر معروفي را كه اغلب بچهها در منازل نيز آن را ميخواندند، با هم شروع ميكردند و بچهها نيز آنها را همراهي ميكردند :
بو باغا بير قوش قوندي
بو گلدي قول باغلادي
بو كسدي بل باغلادي
بو پيشيريپ داغلادي
بو يدي تزه لندي
بو گلدي گوردي يوخدي
د دي منيم كي هاني؟
هامي بيردن قيشقيردي
غوليباني آپاردي
غوليباني آپاردي
توماني دوشوك آپاردي
پس از اتمام اين شعر كه توأم با رقص و آواز دستهجمعي كودكان بود ، دورچي جماعت را براي نمايش بهاري دعوت ميكند و غوليباني از اينكه جماعت به بهار و شعرهاي بهاري دعوت شدهاند به شدت عصبي شده و با دورچي به نزاع ميپردازند .
نمونه شعر :
بيز ايسدريق بوردا ايون چيخارداق
گويدن گچن قوشلاري بيز گولدوراق
ياني بو كه بهار گليپ دور اياقا جهد ايله
ال اله وير قول قولا وير جهد ايله
غوليباني :
يالان دير اوشاغلار
بهار ندي ، جهد ايلمه ياني نمه
كورسي آلتينا گيرين ياتين
بوردا ندن يغيشميشيز
دوتيل چي چال ديم گرگ ني نماخ
غوليباني منم من – قار بورانا يارام من
گول چيچكدن بزارام- من بهاردان بزارام
آي اوشاغلار بهار ندي – جهد ايلمه ياني نمه
و بچه ها در جواب همه با هم ميخواندند :
لاله چيخيب داغلارا جهنم اول غوليباني
بلبل اوخور آغاشدا جهنم اول غوليباني
چيخ گيت بوردان غوليباني جهنم اول غوليباني
غوليباني :
نه ديورسوز اوشاغلار بهار گلمز بو اولكيه قار اريمز
بولاغ داشماز بلبل چمنده اوخوماز
آي اوجا داغ – قارا بلوط هارداسان – گي پالتارين – قارا دونون – قارا چوخان – قارا شالين – يولا سووخ – ياقدير قاري – باغلا كولك ، بو يولاري
بچهها :
جهنم اول غوليباني چيخ گيت بوردان غوليباني
و با سنگ و كلوخ او را بيرون مينمايند .
آنچه در فرهنگ عامه و گذشته ي اين سرزمين مشاهده مي شود در اصل دوري جستن از تاريكيها ، بد دليها و بديهاست.
نوع جغرافياي استان زنجان و شرايط آب و هوايي آن كه كوهستاني و سرد ميباشد و بعضاً حدود 8 ماه از سال را سرماي شديد احاطه ميكردهاست، در مردمان گذشته فرهنگهاي خاصي را بوجود آورده، مانند آنچه در متن آمدهاست.
زمستانهاي سرد و بلند و اينكه تنها منبع درآمد مردم زمين و طبيعت بوده، زمستانها دورهي ركودي بوده طاقت فرسا كه با قطع راههاي ارتباطي با محـيط اطراف، آمدن بهار زندگي دوبارهاي بوده پس از يك سكوت سرد و سنگين كه موجد اين همه آئينهاي ماندگار با دست ساختههاي معنيدار شدهاست .
اندازه عروسک : ۵۶ سانتیمتر
عکاس: امیرحسن سلامزاده
تعداد عکاسی از نمونه عروسک : ٣ عدد