موتور هوندا هزار
مسابقه
یه دستش به گاز بود و برای مردم دست تکون میداد. مردم تشویقش میکردند. بعد از صد متر که کاملاً ایستاد ....
یه دستش به گاز بود و برای مردم دست تکون میداد. مردم تشویقش میکردند. بعد از صد متر که کاملاً ایستاد مردم برایش دست زدند و او پیاده شد و به سمت سالن رفت. لباسهای جدیدشو درآورد و لباسهای معمولی شو پوشید و از در سالن بیرون رفت. همهی خبرنگاران دور او جمع شدند و دربارهی مسابقهاش از او سؤال کردن و او جوابشان را داد. خبرنگاران رفتند ولی مردم که او را دوست داشتند ماندند. با او صحبت کردند. حسین به خانه رفت و فردا برای مسابقهی دوّم به پیست رفت. آماده شد و به سوی موتورش رفت لاستیک موتور را گرم کرد و پشت خط شروع رفت و صدای هوندا هزار خود را درآورد و همین که صدای شلیک تفنگ را شنید کلاج را با دست ول کرد و دوباره گاز داد.
رشید رضایی /گروه سنی: ه
مرکز 20 کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان _استان تهران