آرزوی درخت

رهام ٨ ساله - تهران

دسته : اجتماعی
زیر رده : داستان کوتاه
گونه : فانتزی
گروه سنی : ٩ تا ۱٢ سال
نویسنده : رهام گودرزی

درخت دوست داشت به جنگل برود و در کنار درختان دیگر زندگی کند.

شرح داستان

روزی درخت جوان تنهایی بود که در پارک زندگی می‌کرد او آرزو داشت جنگل روی کوه را ببیند و به میهمانی درختان جنگل برود چون همیشه آنها دور هم جمع بودند و میهمانی می‌گرفتند .

با آمدن خانم پاییز درخت خوشحال شد .او به خانم پاییز گفت:«من می‌خواهم به میهمانی بروم، لطفاً موهای من را رنگ کن.»

خانم پاییز به او گفت:«که درخت‌ها نمی‌توانند حرکت کنند.»

اما درخت گفت:« من می‌دانم که می‌توانم بروم ‍!»

خانم پاییز موهای او را رنگارنگ کرد.باد وزید و درخت به او گفت :«لطفاً می‌توانی من را به جنگل برسانی؟»

باد به او گفت:«که درخت‌ها نمی‌توانند حرکت کنند»

اما درخت گفت :«من می‌توانم حرکت کنم!»

 باد آهی کشید و تند و تند و تند وزید ولی درخت از جایش تکان نخورد و فقط چند شاخه از او جدا شد و روی زمین افتاد.

روزها گذشت و آقای زمستان از راه رسید.آقای زمستان موهای او را کوتاه کرد .حالا درخت هیچ مویی نداشت .درخت سردش بود .

او کم کم باور کرد که درخت‌ها نمی‌توانند حرکت کنند پس غمگین و بیمار شد. درخت به جنگل روی کوه نگاه می‌کرد و حواسش به هیچ پرنده‌ای نبود. هیچ پرنده‌ای به او توجه نمی‌کرد . پرنده‌ای آمد و جستی روی شاخه‌ی او زد خواست با درخت دوست شود.

اما درخت پرنده‌های را که می‌توانستند به سمت جنگل پرواز کنند را دوست نداشت و به آنها حسودی می‌کرد.پرنده از روی شاخه‌ی او پرید درخت سرش را برگرداند و آهی کشید و دوباره به جنگل خیره شد.

چند سال گذشت درخت آنقدربیمار بود که مرتب برگهایش می‌ریخت وچند تا از شاخه‌هایش خشک شده بود .نگهبان پارک دید که درخت پیر و ناتوان شده است پس اره برقی را آورد ودرخت راقطع کرد.

کودکی با توپش از آنجا می‌گذشت به درخت که روی زمین افتاده بود وگفت:«توچرا ناراحت و غمگین هستی؟!»

درخت به او گفت :«خوش‌به‌حالت که می‌توانی دنبال توپت بدوی، من فهمیده‌ام که درختها نمی‌توانند حرکت کنند و به جنگل برسند»

پسر‌بچه با مهربانی گفت :«چه کسی گفته است که درخت‌ها نمی‌توانند حرکت کنند ،من به تو کمک می‌کنم که به جنگل برسی»

او چند تا از میوه های درخت را برداشت و به جنگل برد و کاشت.

 حالا درخت در جنگل زندگی می‌کند هر سال خانم پاییز موهای اورا از همه زیباتر رنگ می‌کند و درخت در میهمانی درختان شرکت می‌کند.



مشخصات داستان
سال تولید : ۱٣٩۵