بهشت برین

دسته : طنز
زیر رده : داستان کوتاه
گونه : فانتزی
گروه سنی : ۱٠ تا ۱٨ سال به بالا
نویسنده : هانیه نمایان ـ نوجوان- استان فارس

پروانه‌هایی زیبا که نقش و نگارشان نگاه‌ها را محو تماشا می‌کرد. و صدای زیبای پرندگان که با شرشر جویبار در هم آمیخته بود، گوش را نوازش می‌داد.

شرح داستان

باغی زیبا بود؛ غیر قابل وصف؛ درختان بزرگ و زیبا با شاخه‌های در هم ‌تنیده؛ گل‌های رنگارنگ، گل‌هایی که اولین‌بار بود می‌دیدیم. سرخ، زرد، سفید، آبی، بنفش، نارنجی، صورتی، نیلی و طلایی.

در آن‌جا همه‌ی رنگ‌ها را، همه‌ی زیبایی‌ها را می‌شد یافت. پروانه‌هایی زیبا که نقش و نگارشان نگاه‌ها را محو تماشا می‌کرد. و صدای زیبای پرندگان که با شرشر جویبار در هم آمیخته بود، گوش را نوازش می‌داد.

نسیمی خنک، فضا را دل‌چسب می‌کرد. میوه‌های درشت درختان زیبا با رنگ‌هایی دل‌فریب، برق می‌زدند. دلم مي‌خواست به آن‌طرف رودخانه بروم تا از آن میوه‌های زیبا کمی بخورم. از روی سنگ اول پریدم... دوم... سوم. ناگهان پایم از روی سنگ چهارم لیز خورد و با سر در رودخانه افتادم. آب در چشم‌هایم رفت و بینی و دهانم همه پُر از آب شد. چشم‌هایم می‌سوخت، آهسته آن‌ها را گشودم.

 و به جای آن همه زیبایی، برادر کوچک‌ترم را دیدم که با یک پارچ آبِ خالی بالای رختخوابم ایستاده

مشخصات داستان
سال تولید : ۱٣٩٠