یک قطره اشک

دسته : عاطفی
زیر رده : داستان کوتاه
گونه : فانتزی
گروه سنی : ۶ تا ۱۶ سال
نویسنده : الهه رهیده

پری جنگلی خواهر دوقلویش را گم می کند و از حیوانات جنگل برای پیدا کردن آن کمک می خواهد .اما....
این داستان توسط الهه رهیده یازده ساله که عضو کتابخانه سیار روستایی شماره دو کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان یاسوج می باشد. نوشته شده است .

شرح داستان

روزی روزگاری در جنگلی سرسبز و  قشنگ ،حیواناتی کنار هم زندگی می کردند که یکی از این حیوانات پری بود. این پری یک خواهر دوقولو داشت که آن را گم کرده بود و همه جا رو می گشت تا پیدایش کند. ولی تنهایی نمی توانست .

حیوانات جنگل هم پری کوچولو را خیلی  دوست داشتند، ولی نمی توانستند کار و زندگی خود را رها کنند و دنبال خواهر پری کوچولو بگردند تا اینکه کم کم جنگل سرسبز و قشنگ، داشت تبدیل به جنگلی خشک می شد. درختان خشک می شدند و سبزه ها زرد ، تا بالاخره فصل پاییز گذشت و بهار شد ولی باز هم همه جا خشک بود حیوانات جنگل جمع شدند و رفتند پیش جغد پیر تا با او در مورد خشکسالی صحبت کنند و اینکه چکار باید بکنند ،وقتی با جغد صحبت کردند،جغد گفت: راهی نداریم جز اینکه خواهر دوقولوی پری کوچولو را پیدا کنیم و یک قطره اشک او را روی زمین بریزیم،  تا دوباره این جنگل سرسبز شود تمام حیوانات به راه افتادند و بعد از ماهها جستجو بالاخره پری را پیدا کردند و یک قطره از اشکش را گرفتند و روی زمین ریختند. ولی باز هم اتفاقی نیفتاد همه حیوانات ناراحت شدند یکی از حیوانات گفت حالا که اتفاقی نیفتاده بیایید پری را پیش خواهرش ببریم وقتی خواهر ها همدیگر را دیدند از شدت خوشحالی در آغوش هم گریه کردند و وقتی قطره های اشک این دو خواهر روی زمین ریخت جنگل سرسبز شد . پری و خواهر دوقولوی او با همه حیوانات  سالها با خوبی و خوشی کنار هم  زندگی کردند.

مشخصات داستان
سال تولید : ۱٣٩۶
زبان : فارسی