تصادف
امیرحسین گوهری پور سوم دبیرستان عضو مرکز تخصصی ادبی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان تهران است.
شرح
داستان
تصادف
منتظر تاکسیهای زرد قراضه بود. سوار تاکسی شد. راننده بر حسب عادت سناریوی تکراری مزخرف را شروع کرد، غر زدن. گله و شکایت. دود و شلوغی.آدمهای بیاعصاب. رادیو را بلند کرد. کارشناس برنامه درباره سرانه مطالعه در کشور حرف میزد.پشت چراغ قرمز بودیم. پشت ماشین تکان محکمی خورد. راننده سرش برای دعوا درد میکرد. ملت گوشی به دست جمع شدند. به ساعت نگاه کردم. باز هم دیر شد. مثل دیروز. مثل دیروزها. چه کسی باور میکرد باز هم تصادف...
امیرحسین گوهری پور
مشخصات داستان
سال تولید
:
۱٣٩۶
زبان
:
فارسی