دقت
وقتی برای اولین بار به موزائیک های کف مرکز دقت کردم شکل های خیلی قشنگ و جالبی در آنها دیدم. اولین چیزی که به نظرم رسید شکل یک پیتزا بود که کاملا برشته شده بود و تکه های کالباس روی آن بود و حتی پنیرش را که پف کرده بود دیدم.
وقتی برای اولین بار به موزائیک های کف مرکز دقت کردم شکل های خیلی قشنگ و جالبی در آنها دیدم. اولین چیزی که به نظرم رسید شکل یک پیتزا بود که کاملا برشته شده بود و تکه های کالباس روی آن بود و حتی پنیرش را که پف کرده بود دیدم.
وقتی دوباره به کف پوش خیره شدم پیازهای خرد شده ای در داخل تاوه دیدم که داشتند سرخ می شدند و طلایی شده بودند.
دفعه ی سوم که به موزاییک ها نگاه کردم شکل هایی دیدم شبیه تکه های یخ که در زمستان به هم چسبیده بودند و الان زیر نور خورشید از هم باز می شدند.
بار دیگر که به کف سالن مرکز نگاه کردم قایقی دیدم که از وسط سنگ های بزرگ عبور می کرد.
بعد از آن که چیزهای دیگری را هم دیدم با خودم فکر کردم که در اطراف ما چه چیزهای جالبی وجود دارد اگر کمی بیشتر دقت کنیم ؟!