آهو
آهو نگران است بزن تیر خطا را
زه را بکش و قافیه کن سیر بقا را
شعر
آهو
آهو نگران است بزن تیر خطا را
زه را بکش و قافیه کن سیر بقا را
دستان تو از خون من آغشته و لبریز
مرگ است ولی هلهله کن اشک عزا را
من صبر نکردم که به تیر تو بمیرم
چشم تو کمانی شد و خشکاند خفا را
تیرت به هدف خورد ولی در عوض این بار
مرهم شدی و مهر تو نو کرد وفا را
آهویم و عشقت به دلم تیر خلاص است
زه را بکش و قافیه کن دیر فنا را
علی اکبر عبدالله زاده، 15 ساله
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بهشهر
مشخصات شعر
گونه شعری
:
ترانه