رنگینکمان هفترنگ
آسمان هم صاف هم بيانتهاست
گاه ابري، گاه باران ميچكد
شايد آنجا منزل خوب خداست
مينويسم از دياري آشنا
قلب، من را تا به آنجا ميبرد
عشق هم رنگينكماني هفترنگ
با نگاهم تا كجاها ميپرد
نور آنجا رنگ پاكي ميدهد
آسمان هم صاف هم بيانتهاست
گاه ابري، گاه باران ميچكد
شايد آنجا منزل خوب خداست
چشمههايي پاك پُرنور و قشنگ
لحظههايش خوب و گاهي آشناست
ياد او مانند يك شعر سپيد
ساده اما پُرشكوه و بيرياست
باد آنجا بوي گل را ميبرد
هر درختش يك ستون زندگيست
آفتاب روشن اين سرزمين
حاكي از بخشندگي، پايندگي ست
اين همه زيبايي باغ بهشت
بينگاه حق به من بيمحتواست
هر كجاي اين جهان با ياد او
چون بهشتي بيكران در نزد ماست
قلب من با ياد پاكش پُر شده
ذرهاي از باغ او نزد من است
قلب ما با نور او همچون بهشت
خوب و پاك و ديدني و روشن است