باران که آمد
خورشيدِ روشن
مثل يك چراغ
سوي من آمد
با سينهاي داغ
شعر
باران كه آمد
من را صدا زد
بر قلبِ خيسم
رنگِ خدا زد
باران كه آمد
بيوقفه باريد
من را بغل كرد
برد تا به خورشيد
خورشيدِ روشن
مثل يك چراغ
سوي من آمد
با سينهاي داغ
خوشحالشدم من
كمي ترسيدم
تو قلبِ خورشيد
يك قطره ديدم
قطرهاي آبي
با بوي دريا
همرنگ چشم
مشخصات شعر
سال تولید
:
۱٣٩۴