مهمانی غم و شادی
اما شبها ستارهها رابا هم ميشمارند
و در هر بهار
كنار گلها
زير باران
براي هم شعر ميخوانند
شعر
صبور زندگي ميگذرد
در زير چرخههاي زمان
با شادي و شور
با آواز قشنگ
خسته، اما
لبخند هميشه روي لبهايشجاريست
زندگي ميگذرد
مطمئن باش صبور من
با تمام تلخيهايش
با تمام خستگيها
و حادثههايش
شاديها در راهند
من ديدهام
ميداني
مادرم ميگويد
غم بدون شادي
هيچ كجا به ميهماني نميرود
هر چند دل همديگر راميشكنند
سر به سر هم ميگذارند
اما شبها ستارهها رابا هم ميشمارند
و در هر بهار
كنار گلها
زير باران
براي هم شعر ميخوانند
مشخصات شعر
سال تولید
:
۱٣٩۴