بیکران تو
در بيكرانِ چشم تو خورشيد جاري است
لبخندهاي گرم تو صبح بهاري است
شاعر این اثر از اعضای نوجوان کانون استان سمنان است
شعر
در بيكرانِ چشم تو خورشيد جاري است
لبخندهاي گرم تو صبح بهاري است
در لحظههاي سبزِ حضورت كنار من
غم از اتاقِ كوچك قلبم فراري است
با دستهاي سبز تو و خندههاي تو
چشمم پر از درخشش اميدواري است
وقتي كه از فضاي دلم كوچ ميكني
بيتو هميشه سهم دلم، بيقراري است
از وسعت نگاه تو اميد ميوزد
در بيكران چشمِ تو خورشيد جاري است