جادههای دور و ناپیدا
با هر نفس اميد را ميپرورانم
شايد كه با آدينهي فردا بيايي!
شاعر این اثر از اعضای نوجوان کانون استان تهران است
شعر
شايد كه با آدينهي فردا بيايي
همراه عصر جمعهاي زيبا بيايي
شايد كه تا فردا ظهورت ثبت گردد
از جادههاي دور و ناپيدا بيايي
پشت هزاران صبر ايوبي شكسته
تا از رهاييبخشي دنيا بيايي
در تار و پود جانِ ما غم ريشه كرده
كاش از براي غصههاي ما بيايي
چشمان صدها خاطره بيتو تَرَكخورده
تا روزي از آيينهي رويا بيايي
اشكي به روي گونهي اين شعر لغزيد
اين اشكها نذرِ قدومت تا بيايي
با هر نفس اميد را ميپرورانم
شايد كه با آدينهي فردا بيايي!
مشخصات شعر
سال انتشار
:
۱٣٩٧
سال تولید
:
۱٣٩۶