و خدایی که باورم کرده

دسته : شعر
شاعر : محدثه آذرمند - عضو مرکز انزلی ٢- استان گیلان
گروه سنی : ۱٢ تا ۱۵ سال
قالب شعر : غزل

با تو آغاز می¬شود شعرم و طلوعی که کافرم کرده
از هبوطی که آخرش درد است و خدایی که باورم کرده
مادرم از سکوت می¬گوید از همین شعرهای با معنی
من ازین حرف¬ها گریزانم از خودم درد دل و این یعنی

شعر

و خدایی که باورم کرده 

با تو آغاز می­شود شعرم  و طلوعی که کافرم کرده

از هبوطی که آخرش درد است  و خدایی که باورم کرده

مادرم از سکوت می­گوید از همین شعرهای با معنی

من ازین حرف­ها گریزانم از خودم درد دل و این یعنی

سر صحبت دوباره وا شده و شاعری بی پناه تر شده­ام

با خودم حرف می­زنم شاید توی این بیت مختصر شده­ام

تو ازین حرف­ها پُری یا نه یا که از شعر خسته­ای یا نه

یا کمی درد و دل کمی بانو از خودت دلشکسته ای یا نه

من زلیخای خسته­ی شهرم چاه­ها خسته از من تنها

سر به دامان چاه می­سپرم تا که شاید ببینمت اما ...

شهر کنعان تمام می­شود و چشم یعقوب قصه می­بیند

مادرم محو می­شود کم کم از بهشتی که  سیب می­چیند

تو خودت شاعری و می­دانم با غزل­هام کافرم کردی

تو غرور همیشه­ی شعری ای خدایی که باورم کردی

محدثه آذرمند. مرکز انزلی 2

مشخصات شعر
زبان : فارسی
گونه شعری : شعر معیار و رسمی
سال تولید : ۱٣٩۴