مرثیه اندیمشک

شعر

دست هایت جا می ماند

کنار رودی که نامش را ،

سانسور می کنم از جغرافیای ذهنم

از هویزه بگویم یا مجنون؟

واژه ها در گلویم مچاله می شوند

و مثنوی از دهان می افتد

محتشم:

مرثیه ای جدید گفته

برای اندیمشک

و چشمان شیمیایی تو

خیس می شود

در موسم 

باز

این 

چه ...


استان گلستان