روح خدا

دسته : عاطفی
شاعر : مهنا تقی زاده
قالب شعر : چهار پاره

چه رنج ها کشیدن
مردم کشور ما
تا بتونن پیروز شن
تا بیاد امام ما
چون امام خوب ما
اصلا مثل شاه نبود
قدر ما رو می دونست
با شاه همراه نبود
به خاطر همینه
که ما اون رو دوس داشتیم

شعر

روح خدا

من نبودم اون روزا

اون روزای انقلاب

اما می دونم چی شد

بلاخره پس کی برد

با یاری مردمان

این مردمان دلیر

که همیشه با همند

با هم می شن مثل شیر

شاه رو نابود کردن

اون رو سرکوب کردن

اما بدون عزیزم

چه رنج ها کشیدن

چه رنج ها کشیدن

مردم کشور ما

تا بتونن پیروز شن

تا بیاد امام ما

چون امام خوب ما

اصلا مثل شاه نبود

قدر ما رو می دونست

با شاه همراه نبود

به خاطر همینه

که ما اون رو دوس داشتیم

تو سختیا و کاراش

تنهاش نمی گذاشتیم

ولی اون ما رو ترک کرد

پرکشید از این جا رفت

اون بالا بالاها رفت

اون هم پیش خدا رفت

امام مهربون ما

همدل و همزبون ما

خوب و پاک و بهشتی بود

به دور از هرچی زشتی بود

حیف که رفت از پیش ما

رفت پیش اون فرشته ها

فرشته ها شاد شدن

از غصه آزاد شدن

اما ببین این پایین

یه گوشه از این زمین

همه سیاه پوش شدن

رخت عزا پوش شدن

گریه ها ناتمام بود

غصه ها بی پایان بود

اما این رو بدون که

اون همیشه پیش ماست

کنار ما می مونه

چون که اون روح خداست

قلبی پاک و بی کینه داشت

دلی مثل آیینه داشت

صداش قشنگ و ناز بود

با مردمان همراز بود

با بچه ها مهربون

خوش رو بود و خوش زبون

حالا یادش با ما هاست

اون روح پاک خداست

به یاد اون ، جماران

همیشه هست گل باران

خونه ی ساده ی او

یاد سجاده ی او

وقت نماز و اذان

برلب حوض و وضو

چیزهایی بود که دیدم

هم دیدم و شنیدم

حالا چارده خرداد

یاد غوغا و فریاد

سر مزارش می ریم

تا اون رو باز ببینیم

مهنا تقی زاده، عضو ارشد

کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان قائمشهر