جنگل و خدا

دسته : طبیعت
شاعر : زهرا آذری
گروه سنی : ۱٢ تا ۱۴ سال

زمین
دلش لبخند می خواست
خدا
رود خانه را
بر لبانش خنده کرد تا همیشه جاری باشد

سروده نوجوان 14 ساله ،برنده ی نخستین جشنواره ی دانشگاه شهرکرد با عنوان دوست من جنگل است.

شعر

<< زمین

 دلش لبخند می خواست

خدا

رود خانه را

بر لبانش خنده کرد تا همیشه جاری باشد

 دستان بخشنده می خواست

درختانی را بر شانه هایش کاشت تا سفره اش پراز مهربانی باشد

زیبایی می خواست

 سبزه و گل را روی تنش نقاشی کرد

تامثل نگین بدرخشد

آرامش خواست

 برایش یک آسمان آواز هدیه داد از صدای رود خانه گرفته تا پرنده و باد

 زمین یک خانواده می خواست خدا برایش جنگل را آفرید

 خدا  

جنگل را آفرید

تا مارا به خودش نزدیک کند

ما با  بی احترامی  خواسته های زمین

هرلحظه

از خدا

دور تر می شویم .  >>


اثر زهرا آذری  14ساله

برنده ی نخستین جشنواره ی  دانشگاه شهرکرد با عنوان دوست من جنگل  سال 1395

عضو مرکز فرهنگی هنری بن ،کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان چهار محال و بختیاری است .


مشخصات شعر
زبان : فارسی
گونه شعری : شعر معیار و رسمی
سال انتشار : ۱٣٩۵